با توجه به نتایج حاصله از عملکرد مجلس و دولت و بهطور کلی حاکمیت یکدست، برخی معتقدند که ممکن است انتخابات ۱۴۰۲ متفاوت از ۱۳۹۸ رقم بخورد چون با یکدست شدن حاکمیت، هیچ اتفاق مثبت و سازندهای در زمینههای اقتصادی و اجتماعی روی نداده و حتی موجب بستهتر شدن فضای سیاسی و اجتماعی شده و سبب گردیده؛ زمینههای کاهش مشارکت و عدم استقبال مردم از انتخابات بیشتر شود تا جایی که اکنون شاهد هستیم در بطن و متن جامعه، استقبال و شور و هیجان انتخاباتی وجود ندارد. لذا در صورتیکه از سوی حاکمیت تغییر مثبتی در وضعیت کلی و نیز سیاستهای انتخاباتی صورت نگیرد، به احتمال زیاد نمیتوان انتظار انتخاباتی گرمتر از سال ۱۳۹۸ داشت.
از طرفی، طیف فکری اصولگرایانی که اکنون مجلس و دولت را در اختیار دارند، مشروعیت را نه در تعداد بیشتر آرا بلکه در موارد دیگر میبینند. به عبارت دیگر، جریانی که اکنون در مجلس و دولت حضور دارد نگاهش به مشارکت مردم بهصورت وسیع نیست و اهمیت چندانی هم به میزان رأی عمومی نمیدهد زیرا کاهش مشارکت، بستر مناسبی برای ادامه حضور آنان در مجلس خواهد بود ولی اگر همه افراد از جریانهای مختلف بتوانند فرصت حضور و نامزدی پیدا کنند و مشارکت پررنگتر باشد و مردم هم بتوانند آزادانه بین جریانهای مختلف سیاسی به انتخاب اصلح دست بزنند، قطعاً برخی از این افراد و جریانهای سیاسی امکان موفقیت نخواهند داشت؛ چون این جریان در فقدان رقبای جدی میتواند روی کار بیاید.
در همین حال، تشکیل مجلس یکدست، برخلاف آنچه ایدهپردازان تندرو اصولگرا میگفتند که میتواند به اتخاذ تصمیمات مهم بیانجامد، نهتنها انتظارات را برآورده نساخت بلکه سبب بروز و ظهور اختلافات بین خود جریان اصولگرا در مجلس و دولت گردید. لذا اکنون شاهد آن هستیم که در آخرین سال عمر مجلس یازدهم و با نزدیکشدن به ایام انتخابات، دعواهای سیاسی بین مجلس و دولت و نیز بین دو جریان پایداری و قالیباف در مجلس بالا گرفته است که این مسئله، به دلیل همان بیرونکردن دیگر رقبا و جریانهای سیاسی است و حکایت حال و روز جریان اصولگرا مصداق همان ضربالمثل معروف است که «سلمانیها وقتی بیکار میشوند، سر همدیگر را میتراشند.» البته برخی دیگر از تحلیلگران، بروز اختلاف بین دولت و مجلس و میان خود طیفهای اصولگرای مجلس را، تَرَک سیاسی در جریان یکدست شده قدرت میدانند و معتقدند که مسئله مهمتر آن است که ثابت شد با یکدست شدن قدرت، چه آسیبی به مردم و کشور وارد گردید و اینکه این نوع یکدستشدن تا چه حد میتواند برای منافع ملی آسیبزا باشد.
اما با همه هزینههای سنگینی که برای یکدست شدن قدرت پرداخت گردید، بسیاری از فعالان و ناظران سیاسی حتی از جریان اصولگرایی، عملکرد مجلس یازدهم را بهخصوص از منظر وظایف نظارتی، ضعیف و ناامیدکننده میدانند و میگویند مجلس فعلی کارنامه قابل قبولی ندارد. به عنوان مثال میگویند، امسال سال کاهش تورم و رشد تولید نامگذاری شده است اما شاهد هستیم که روزبهروز قیمت کالاها افزایش پیدا میکند اما مجلس هیچ برنامهای برای حل این معضل ندارد. در همین حال، برخی از مجلسیها هم اذعان دارند که تیم اقتصادی دولت رئیسی و کابینه سیزدهم عملکرد ضعیفی دارند ولی با این حال جرئت اجرای وظایف نظارتی خود را برای اصلاح و ترمیم کابینه ندارند زیرا وقتی در ایام انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، 230 نماینده مجلس در حرکتی عجیب و نادر، طی نامهای از ابراهیم رئیسی دعوت بهعمل آوردند که در انتخابات حضور یابد، پیشاپیش خود را دچار وابستگی سیاسی به دولت سیزدهم کردند. علاوه بر این، با روی کار آمدن دولت رئیسی، در حالیکه بسیاری از صاحبنظران اعلام کردند که اغلب افراد معرفی شده جهت کابینه در حد وزیر نیستند، اما نمایندگان مجلس بدون مطالعه کافی، رأی اعتماد عجیبوغریبی را به وزرای کابینه دادند و تمام اعتبار خود را خرج دولت سیزدهم کردند. لذا با توجه به این شرایط، نمیتوان انتظار داشت که نمایندگان جسارتی برای نظارت بر عملکرد ضعیف این دولت و وزرایش داشته باشند؛ چون بخشی از این عملکرد ضعیف دولت سیزدهم نتیجه وابستگی سیاسی مجلس یازدهم به رئیسی است که امروز وبال نمایندگان شده است.
وابستگی سیاسی مجلس به دولت و رأی بیحساب کتاب نمایندگان به افرادی ضعیف بهعنوان وزیر و عدم توانایی نظارت آنان بر عملکرد ضعیف دولت و وزرا، موجب شد که این رفتار و تصمیم مجلسیها بر زندگی مردم اثر منفی بگذارد و اعتراضات مردم به نمایندگان را به اَشکال گوناگون به دنبال داشته باشد. لذا اکنون شاهدیم برخی نمایندگان برای بهبود چهره خود در حوزه انتخابیه، رفتهرفته اعتراضات و انتقادات خود را به دولت بیشتر مینمایند و سؤال و استیضاح وزرا را پیش میکشند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، در همین خصوص میگوید: «بخشی از این رفتارها به خاطر رأی جمعکردن است، بخشی نیز به این خاطر است که از ۱۴۰۰ اختلافاتی باقیمانده بود که حالا بروز میکند و تضاد منافعها کمکم آشکار میشود و به شکل افشاگری و استیضاح در میآید.»
خراسان رضوی و انتخابات مجلس آینده
خراسانرضوی، استانی با جغرافیای خاص سیاسی است و به نظر میرسد پایگاه مقاومت برخی اصولگراهاست. در انتخابات دور گذشته مجلس که با ردصلاحیتها و از دور خارج شدن رقبای جدی آنها، فضای انتخابات تماماً در اختیار اصولگراها قرار گرفت، اما آنها نتوانستند با عملکرد مناسب خود، نظر مردم برای شرکت در انتخابات آینده را جلب کنند. اکنون هم با ورود به سال انتخابات دوره دوازدهم مجلس، شورونشاط انتخاباتی حتی از گذشته نیز حداقلیتر شده و مشکلات معیشتی و نارضایتی اقتصادی و اعتراضات سراسری که از شهریورماه گذشته چهره جدیدی به خود گرفت، همچون همه کشور، بر انتخابات پیشِ روی مجلس در خراسان نیز سایه انداخته است.
در این شرایط، روزنامه “هممیهن” به بررسی فضای سیاسی استانها و از جمله خراسانرضوی در سال انتخابات مجلس پرداخته است. بررسیهای روزنامه هممیهن حاکی از آن است که چهرههای اصولگرا برای حضور در انتخابات مجلس در خراسان فعال شدهاند، اما برخی معتقدند یکدستتر شدن فضا در سالهای اخیر برای حضور اصولگراها در قدرت، موجب افزایش اختلافات درون حزبی آنان شده و برخی چهرههای اصولگرا، اکنون چهره معتدلتری به خود گرفتهاند و خواهان فضای سیاسی بازتری در سایه نظارت هستند تا مردم بار دیگر بهپای صندوقهای رأی باز گردند. اما اصلاحطلبها بر طبل بیعدالتی در تأیید صلاحیتها میکوبند و معتقدند با تنگنظری در تأیید صلاحیتها، مشارکت احزاب و تشکلهای سیاسی اصلاحطلب در انتخابات خراسان به حداقل ممکن خواهد رسید.
به هرحال، گمانهزنی فعالان سیاسی برای پیشبینی میزان مشارکت مردم خراسانرضوی در انتخابات آینده مجلس، محتاطانه است و فعالان سیاسی این استان میگویند زود است میزان حضور مردم در انتخابات را از الان پیشبینی کنیم.
حسین انصاریراد، نماینده مردم نیشابور در مجلس اول و ششم در پاسخ به سؤالی درباره پیشبینی میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس آینده میگوید: «اگر انتخابات به همان شکل گذشته و ردصلاحیتهای گسترده انجام شود، قطعاً انتخابات پرشوری نخواهیم داشت… باید مردم اعتماد پیدا کنند که واقعاً تغییری در سیاستها انجام میشود. اما اگر وضعیتی که الان جاری است، بخواهد ادامه پیدا کند، مشارکت در انتخابات را دچار چالش جدی خواهد کرد.»
حمیدرضا ترقی، نماینده اصولگرای مشهد در مجلس پنجم و از اعضای شورای مرکزی حزب مؤتلفه هم درباره میزان مشارکت مردم خراسانرضوی در انتخابات پیشِ رو میگوید: «هم شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و هم جبهه پیروان خط امام و رهبری هر دو برای شرکت در انتخابات مجلس در خراسانرضوی فعال شدهاند و در حال برنامهریزی برای افزایش مشارکت مردم و ارزیابی عملکرد نمایندگان فعلی هستند… مشارکت در انتخابات مجلس با ریاستجمهوری متفاوت میباشد از آنجایی که هم رقابت زیاد است و هم تعصبات محلی و قومی نیز دخیل است، تقریباً میتوان گفت در شهرستانها مشارکت بالاست. پیشبینی میشود حداقل ۵۰ درصد و بالاتر در انتخابات شرکت کنند. اما در مرکز استان هنوز مشارکت شبیه تهران و مراکز استانهای بزرگ است.»
هادی شوشتری نماینده اسبق و اعتدالی قوچان هم در این باره میگوید: «در زمینه حضور احزاب و تشکلهای سیاسی در انتخابات خراسانرضوی، گفتمان اصولگرایی آمادگی لازم را برای شرکت در انتخابات دارند، اما در حوزه گفتمان اصلاحطلبی، هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهاند و نمایندگان این احزاب منتظرند تا شواهد و قرائنی را برای حضور در انتخابات دریافت کنند.»
ناصر طلوع، فعال سیاسی اصلاحطلب در خراسانرضوی هم در این خصوص میگوید: «صحبت کردن درباره مشارکت مردم خراسان و حضور تشکلها در انتخابات پیشِروی مجلس در استان شاید اندکی زود باشد. گروههای سیاسی بهویژه اصلاحطلبان در مشهد هنوز در رایزنیهای خود به تصمیم قطعی نرسیدهاند. موضوع تأیید و ردصلاحیتها مسئلهای است که برخی فکر میکنند با این موضوع احتمالاً حضور مردم در انتخابات افزایش یابد، اما نظر شخصی من این است اگر در این دوره در تأیید صلاحیتها انعطاف نشان داده شود هم اقدامی دیرهنگام است و فکر نمیکنم تأثیرگذار باشد. چراکه الان مسائل مهمتری ذهن مردم را مشغول کرده است. بیان اینکه مردم خودشان در تصمیمگیریها تأثیرگذار باشند، نشان داد که اینگونه نیست و خیلی نمیتوانند تأثیرگذار باشند.»