با قدرت گرفتن طالبان و ادعای تأسیس امارت اسلامی در افغانستان گویی بعضیها در ایران که قرابت فکری زیادی با آنها دارند نیز میخواهند از این گردوخاک و دود بلند شده از پشتِ دیوارِ همسایه، نظریات فکری خود را نزد افکارعمومی محک بزنند. شاید روی کار آمدن دولت و مجلس جدید را که داعیه انقلابیگری داشته و یا شعارهای انقلابیگری میدهند را فرصت مناسبی برای طرح آن تصور کردهاند غافل از اینکه اینجا ایران است و ملت ایران نیز هوشیار و بیدار! همه مدعیان انقلابیگری در ایران باید بدانند که همه شعارها و عملکردشان باید در راستای انقلاب راستین ملت ایران به رهبری حضرت امامخمینی در سال 1357 باشد و هرگونه انحراف از آن شعارها با هر پوششی باشد از نظر ملت ایران انحراف از انقلاب و مدعیان آن نیز نزد ملت ایران ضدانقلاب تلقی خواهند شد.
این مقدمه را از آن جهت گفتم که این روزها برخی با در اختیار داشتن جایگاههای مهم گاهی با “شهروندی” مشکل دارند و برخی همچون معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور با نظریه “دولت ـ ملت” مشکل دارند و برخی دیگر نیز عمداً و یا سهواً بهجای استفاده از عبارت “جمهوریاسلامی” از عبارت “حکومتاسلامی” یا همان امارت اسلامی که طالبان در حال پیریزی آن است، استفاده میکنند که چنانچه با بیتفاوتی نخبگان سیاسی و حقوقی کشور مواجه شود میتواند عواقب خطرناکی در به وجود آمدن انحراف انقلاب داشته باشد.
امامخمینی(ره) حدود یک سال قبل از پیروزی انقلاب در بیانیههایی که از پاریس صادر میکردند اهداف خود از انقلاب را پس از ساقط کردن دولت شاهنشاهی، استقرار نظام جمهوریاسلامی عنوان داشته و زمانی هم که گروههای مختلف عناوینی همچون جمهوری دموکراتیک اسلامی یا حکومتاسلامی را مطرح میکردند، بارها و از جمله در روز 15 اسفند 1357 در جمع علما و روحانیون حوزه علمیه قم، با اشاره به برگزاری رفراندوم برای تعیین سرنوشت و نوع حکومت، به تبیین و تشریح نظام جمهوریاسلامی پرداختند و اعلام فرمودند که رأی ایشان «تنها جمهوری اسلامی است، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» و از طلاب و روحانیون برای تبلیغ و معرفی جمهوریاسلامی در بین اقشار مختلف مردم دعوت کردند و از آنها خواستند تا برای سفرهای تبلیغی اقدام کنند. ایشان از طلاب و علما خواستند تا به شهرها و قصبهها و دهات بروند و دعوت کنند به اینکه رأی بدهید به جمهوری اسلامی ـ این هم با همین کلمه: نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر ـ به آنها بفهمانید که اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید، بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که فقرای شما در رفاه باشند، بخواهید که اغنیا به شما ظلم نکنند، بخواهید که دولتها به شما ظلم نکنند، بخواهید که پاسبانها دیگر نتوانند به شما ظلم کنند، ارتش نتواند به شما ظلم کند، اگر یک همچو [حکومتی] را بخواهید، رأی بدهید به “جمهوری اسلامی”. (صحیفه امام، ج6، ص: 324-328) ملت هم به حرف امام و علمای دین خود اعتماد کرد و با اکثریت قاطع به “جمهوریاسلامی” رأی داد.
علاوه بر آن اصول متعددی از قانون اساسی از جمله اصل اول اعلام میدارد؛ حکومت ایران جمهوریاسلامی است که ملت ایران با بیش از 98 درصد آرا از طریق همهپرسی آن را انتخاب نمودهاند. لذا مطرح کردن برخی نظریهها هرچند از روی خیرخواهی باشد میتواند اثرات مخرب سیاسی و امنیتی داخلی و خارجی داشته باشد. همانطورکه وقتی طالبان اعلام میکند امیرالمؤمنین ما امیرالمؤمنین همه جهان است باید این پیام را جدی تلقی کنیم و بدانیم که ممکن است بر اساس این دیدگاه مرزهای ملی و استقلال حاکمیتی ما در آینده و زمانی که به توان نظامی و اقتدار کافی رسیده باشند، مورد تهدید قرار گیرد و چهبسا از این تفکرات چنین استنباط شود که اینان که با حمایت و پشتیبانی ابرقدرتهای شرق بهخصوص چین و روسیه و با دسیسههای پشت پرده آمریکا، انگلیس و اسرائیل بر افغانستان مسلط شدهاند قرار است چتر حمایتی خود را بر سر همه جهانیان بگسترانند و با جزیه گرفتن از نامسلمانان امنیت جهان را تأمین کنند!! حال اگر منظور آقای معاون رئیسجمهور نیز ادعایی مشابه باشد و غم امت اسلام را داشته باشند و داعیه امامت امت!! آنوقت موضعگیریهای جهانیان چگونه خواهد بود؟! وقتی هماکنون برای اجازه ادامه استفاده از یک باریکراه ترانزیتی در کشور همسایه تنش نظامی بین همسایگان به وجود آمده و ناچار برای به رخ کشیدن اقتدار نظامی و دفاع از حقوق بینالمللی به مرزهای کشور لشکرکشی میکنیم، مطرح کردن چنین نظریاتی با نظریات دولتمردان امارت طالبان که از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشدهاند چه تفاوتی دارد؟ آیا بهتر نیست آقای رئیس سازمان امور اداری و استخدامی بهجای توجه به امت، فعلاً مشکلات بیکاری و استخدامی فرزندان ملت ایران را سر و سامان داده تا هر روز در گوشه و کنار کشور شاهد برپایی اعتراضات و تجمعات نباشیم؟یا حضرات و نمایندگانی که در دولت روحانی هر هفته ترجیح بند سخنرانیهایشان مشکلات معیشت مردم بود، اکنون مشکل و دغدغه شان چیز دیگری شده؟! حتماً صیانت از فضای مجازی برای مردمی که چند دهک آن زیرخط فقر زندگی میکنند! آن حضراتی که میفرمودند: “مردم در مضیقه معیشت و در التهاب هستند و مانند كباب روی تابه در نابسامانی اقتصادی میسوزند“، اکنون چرا در مقابل گرانیها سکوت کردهاند! آیا نمیبینند همان شهروندی که با آن مشکل دارند و یا به تعبیر آنها همان زائر و مجاور برای تهیه اشکنهای که توصیهاش را کردند توان خرید حبوبات و “تخممرغ” را هم ندارند! چرا کسانی که در برههای مدیریت اقتصادی دولت قبلی را مدیریت خائنانه و سفیهانه میدانستند اکنون در برابر این لجامگسیختگی اقتصادی دم فرو بردهاند؟ به نظرم بر نمایندگان انقلابی و مدعیان سرسخت بهبود بخشی به معیشت مردم در مجلس و همچنین بر خطیبان و علما است تا مطالبات حداقلی مردم بهخصوص معیشت آنها را در دستور کار داشته باشند و بدانند که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!