به قلم علی محمد خزاعی
در شرايطي كه رهبری از ابتداي سالجاری بارها بر ضرورت برگزاري انتخاباتي مشاركتي، رقابتي، آزاد و سالم تأكيد كرده بودند، روند بررسي صلاحيتها نشان ميدهد همچنان تيغه تيز ردصلاحيتها متوجه چهرههاي اصلاحطلب و ميانهرو و منتقد است. روندي كه بدون ترديد در صورت ادامه، باعث كاهش مشاركت و رقابت در انتخابات شده و ميدان انتخابات را به نفع يك جريان سياسي خاص، خالي ميكند.
در خصوص میزان ردصلاحیتهای این دوره توسط هیئتاجرایی، گفته شده تا پیش از این بیشترین ردصلاحیتها مربوط به انتخابات مجلس یازدهم بوده که 9 درصد از ثبتنام کنندگان توسط هیأتهای اجرایی ردصلاحیت شدند و در انتخاباتهای دیگر این درصد به زیر 5 میرسد اما در این انتخابات، طبق آمار رسمی وزارت کشور، 28 درصد از ثبتنام کنندگان ردصلاحیت شدهاند. البته ردصلاحیتها این دوره با انتخابات مجلس یازدهم در این است که در مجلس یازدهم کاندیداها با فیلتر شوراینگهبان رو به رو بودند و حذف شدند، اما در این دوره هیئتهای اجرایی نگذاشتند کار به مرحله دوم برسد و به عبارت بهتر، آنها شوراینگهبان را خسته نکردند و در همان مرحله نخست برخی از کاندیداها را رد کردند تا به نحوی کار را برای شوراینگهبان راحتتر کنند.
حجتالاسلام رحمتالله بیگدلی در این خصوص میگوید: «دولت فعلی، هیأتهای اجرایی انتخابات را از بین تندروترین افراد جریان حامی دولت تشکیل داده است و این هیأتهای اجرایی با این ردصلاحیتهای گسترده، در واقع چند نشان را با یک تیر زدهاند. قبل از هرچیز، هر فردی را که سرِ سوزنی احتمال دادهاند که در صورت انتخاب ممکن است موی دماغ دولت شود، ردصلاحیت کردهاند. البته قبلاً دولت محمود احمدینژاد هم به همین سبک عمل و به صورت گسترده منتقدان دولت خود را ردصلاحیت کرده بود و دولت رئیسی هم که ادامه همان دولت احمدینژاد و تشکیلشده از همان نیروها است، به همان سبک عمل کرد.
دوم اینکه دولت رئیسی با این ردصلاحیتهای گسترده زمینهای را فراهم کرد که ردصلاحیتشدگان برای تأیید خود به شورای نگهبان پناه ببرند و این شورا هم با تأییدصلاحیت تعدادی از این افراد، برای خود وجههای درست کند که البته این نوع رفتارها جواب نخواهد داد. سوم اینکه این ردصلاحیتهای گسترده باعث تضعیف روحیه و حضور منتقدان دولت در انتخابات خواهد شد، زیرا قدرت هرگونه مانور و حتی تهیه لیست را از آنان خواهد گرفت.»
عملکرد هیأتهای اجرایی در روند بررسي صلاحيتها نشان ميدهد كه مانند دو انتخابات گذشته، بسياري از چهرههاي ميانهرو و اصلاحطلب و منتقد از دايره انتخابات خارج شده و حتی عدهای از نمایندگان مجلس انقلابی فعلی نیز را رد کردهاند تا نشان دهند در مجلس آینده نباید نماینده منتقد وجود داشته باشد و همه باید از دولت حمایت کنند. بررسي محتوايي نمایندگان ردصلاحيت شده نشان ميدهد، بسياري از آنان، نمايندگاني هستند كه نسبت به روند تصميمسازيهاي اجرايي، اقتصادي و ارتباطي كشور انتقاد داشته و تلاش ميكردند مطالبات اقشار مختلف را در مجلس پيگيري كنند. از جمله این نمایندگان میتوان از مسعود پزشکیان، احمد علیرضابیگی، غلامرضا نوريقزلجه، جليل رحيمي جهانآبادي، جلال محمودزاده، رجب رحمانی، سمیه محمودی، احمد رسولینژاد، معينالدين سعيدي نام برد که سخنانی انتقادی نسبت به دولت و برخی از طرحهای مجلس داشتهاند.
غلامرضا نوریقزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس شورایاسلامی که از جمله نمایندگان منتقد دولت است و با طرحهای جنجالی مجلس یازدهم مانند طرح صیانت و حجاب و عفاف مخالف بود، میگوید: «من مسئول این ردصلاحیتها را دولت میدانم و معتقدم دستور این ردصلاحیتها از مقامات بالاتر صادر شده وگرنه زیرمجموعه دولت ریسک چنین اقداماتی را نمیپذیرد.»
وی میافزاید: «همه شواهد نشان میدهد هماهنگی دقیقی میان دولت و جبهه پایداری و هیئتهای اجرائی و جریان خالصساز وجود دارد.»
سمیه محمودی یکی دیگر از نمایندگان فعلی هم تاکید میکند: «این حجم از ردصلاحیتها اولین بار است که توسط هیأت اجرایی انجام گرفته است. اگر اینها واقعاً مشارکت مردم را میخواستند اینکار را انجام نمیدادند.»
وی در مورد اینکه ردصلاحیت نمایندگان بهخاطر انتقاد از دولت بوده است، مدعی شد: «این مورد عیناً برای خودم اتفاق افتاده، آن را تأیید میکنم. من از وزیر کشور سؤالی در صحن دارم که انشاءالله بعد از برنامه در صحن قرار میگیرد و به من گفتند که اگر سؤالم را پس بگیرم در صلاحیتم تاثیر میگذارد که طبق چیزی که اعلام کردم گفتم اگر قرار باشد بهخاطر انجام وظیفه، ردصلاحیت شوم، صددرصد این کار را انجام میدهم.»
جالب آنکه “قاسم روانبخش”، چهره نزدیک به جبهه پایدارى چندی پیش در توییتی با تعیین تکلیف برای شورای نگهبان درخواست نمود که مخالفان طرحهاى صیانت و حجاب را در انتخابات مجلس ردصلاحیت کنند و مانع حضور آنها در انتخابات آینده شوند.
به هر حال، ردصلاحیتها چنان بود که کمتر کسی توانست در مقام دفاع از آنها سخن بگوید و این موضوع سبب واکنشهای زیادی گردید به نحوی که “محمدرضا باهنر” فعال سیاسی اصولگرا در این باره گفت: «هیئتهای اجرایی بعضاً خوب عمل نکردند؛ مثلاً نمایندهای که چند دوره نماینده بوده یا یک دوره نایبرئیس مجلس بوده، حالا هیئتاجرایی آمده صلاحیتش را رد کرده است. انشاءالله هیئت نظارت مسأله را حل و تمام میکند، ولی شروع، شروع خوبی نیست و من به هیئت اجرایی واقعاً نقد دارم که جاهایی خردمندانه برخورد نکرده است.»
حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی فرد امام جمعه موقت تهران هم در خطبههای نمازجمعه گفت: «رقابت سیاسی، یکی از مهمترین عوامل افزایش مشارکت و حضور فعال در کنار صندوقهای رأی است. رقابت، پیش نیاز مشارکت پُرشور میباشد که رهبری معظم در دیدار اخیر اعضای شورای محترم نگهبان بر آن تأکید فرمودند. در این راستا باید اشاره کنم تصمیمات بعضی از هیئتهای اجرایی، عالمانه، خردمندانه و همسو با این مبانی و اصول نبود و مورد نقد صاحب نظران دغدغهمند و مسئولین ارشد اجرایی قرار گرفت.»
ردصلاحیت نامزدهای انتخابات و غربالگری انتخاباتی توسط هیئتاجرایی، باعث بروز اظهارنظرهای مختلفی گردید و اگر چه افراد معدودی از آن دفاع کردند اما مخالفان فراوانی داشت. علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم اظهار داشت: «ایکاش رُک و راست گفته شود دیگران نیایند و بندی گذاشته شود که ما نمیخواهیم دیگران باشند.»
آیتالله سیدحسین موسویتبریزی دبیر کل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: «تنها دشمن نمیتواند انتخابات را بیاعتبار کند، همین ردصلاحیتهای بیدلیل انتخابات را بیاعتبار میکند.»
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا هم اعلام کرد: «ما در سنوات گذشته متوسط 8 درصد ردصلاحیت توسط هیئتهای اجرایی داشتیم و این دوره به ۲۸ درصد رسیده که این طبیعی نیست و به نظر میرسد میتواند مقدمه حذف خیلی از افراد شایسته باشد.»
محمدرضا باهنر هم گفت: «اینکه یک نفر با دولت مشکل داشته باشد و صلاحیتش رد شود هیچ منطقی ندارد، این خودش نوعی مهندسی انتخابات است.»
غلامعلی رجایی فعال سیاسی اصلاحطلب هم اعلام کرد: «بنده مسئله را اینطور نمیبینم. موضوع از نقد دولت و استیضاح وزیر کشور فراتر است. به نظر من ردصلاحیتها ادامه جریان یکدستسازی قدرت است. برخی آن را خالصسازی مینامند اما بنده به آن فاسقسازی مینامم.»
امیر رضا واعظآشتیانی فعال سیاسی اصولگرا نیز با بیان اینکه ۴۳ سال از عمر بنده در انقلاب اسلامی سپری شده و در این سالها این حجم از ردصلاحیتها توسط هیئتهای اجرایی را کمتر مشاهده کرده بودم؛ اظهار داشت: «دور قبلی انتخابات مجلس بنده داوطلب بودم و در حالیکه شدیدترین انتقادات را نسبت به دولت روحانی داشتم، اما صلاحیتم توسط هیئتاجرایی تأیید شد.»
اما جالبتر از همه اینکه “احمد خاتمی”، عضو شورای نگهبان و خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: «طبیعی است که همه نامزدها وارد مجلس شورایاسلامی یا مجلس خبرگان رهبری نشوند. نظام، سرمایه همه ماست و آبروی این نظام را باید آبروی خودمان بدانیم؛ آنهایی که واجد شرایط نمیشوند، نه ناامید شوند و نه مردم را ناامید کنند.»
اما “احمد وحیدی” وزیرکشور در این خصوص اظهار کرد: «دولت مطلقاً در ردصلاحیتها دخالت نداشته است.» و “محمدتقی شاهچراغی”، رئیس ستاد انتخابات کشور هم در این مورد گفت: «اعضای هیئتهای اجرایی، نظارت و اعضای شعب همگی از متن جامعه و از میان مردم انتخاب شدند و ما مجریان انتخابات به عنوان هماهنگ کننده در راستای اجرای راهبردهای ابلاغی، تکمیل کننده نقش مردم در امر برگزاری انتخابات هستیم.»
اما کیست که نداند افرادی که هیأتاجرایی را تشکیل میدهند، توسط فرمانداریها گزینش و دعوت میگردند و به همین دلیل، غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی نماینده ادوار مجلس در واکنش به ردصلاحیتها توسط هیئتهای اجرایی گفت: «در مجموع، متاسفانه شاهد روند خوبی نیستیم که این موضوع از زمان تشکیل هیئتهای اجرایی آغاز شد زیرا افراد تعیین شده، معتمد و شناخته شده مردم نبودند و برای اولین بار بیش از ۹۵ درصد ترکیب فکری آنها از یک تفکر تندرو هستند که وابستگی شدیدی به دولت سیزدهم دارند که در چهار دهه پس از انقلاب بیسابقه است. فرمانداریها بهطور کامل هواخواهان دولت را در هیئت اجرایی منصوب کردند و مبنای این هیئتها هم نظام و جمهوریاسلامی نیست، فقط دولت است.»
به هرحال وقتی هیئتهای اجرایی با انتخاب و دعوت فرماندار تشکیل میشود و فرماندار نیز زیرمجموعه دولت و وزارتکشور محسوب میگردد، اینکه گفته شود دولت در ردصلاحیتها دخالت یا خبری نداشته، جای تأمل دارد. ضمن آنکه این مهم نیز مورد تاکید برخی از فعالان سیاسی است که جریان جبهه پایداری بیشترین نقش را در هیئتهای اجرایی و ردصلاحیتها داشته که در نوع خود بیسابقهترین عملکرد هیئتهای اجرایی پس از انقلاب بوده است. به واقع شاید بتوان گفت که نقطه عطف خالصسازیها در عملکرد هیأتهای اجرایی مشاهده شد.
در پایان، مجدداً یادآوری میشود که رهبری اخیراً خطاب به اعضای شوای نگهبان فرمودند: «همه وظیفه دارند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را در اسفندماه امسال فراهم کنند.» بنابراین، مسأله اینجاست که مشارکت بالا در انتخابات، حاصل یک انتخابات رقابتی و چند قطبی است که در آن همه جریانات سیاسی و افراد بتوانند شرکت کنند؛ لذا اگر دستاندرکاران این موضوع را نمیدانند، که باید اساساً نوعی بازنگری و بازتعریف از مشارکت و لوازم آن داشته باشند و اگر هم میدانند، پس این لیست ردصلاحیتهای هیئتهای اجرایی چه میگوید. به قول علی باقری، مدیرکل سیاسی وزارت کشور دوره اصلاحات، که میگوید: «من فکر میکنم یکی از مصادیق مهم و بارز انحراف از منطق جمهوریاسلامی واقعی در شرایط فعلی کشور، شاید مسأله انتخابات باشد که نیاز به پیگیری و اصلاح و بازگشت به اصل خودش دارد. باید به عنوان “حق مردم” به انتخابات نگاه کرد. انتخابات ارث پدری کسی نیست.»