حدود هفتماه به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورایاسلامی باقی مانده است. در شرایط فعلی سخت است بتوان رویدادهای انتخابات آخر سال را پیشبینی کرد، زیرا در کشور ما همه اتفاقات مهم در هفتههای منتهی به انتخابات رقم میخورَد؛ اما یک نکته روشن است و اینکه افکارعمومی نسبت به نهاد انتخابات زیاد خوشبین نیست و این مسئله در همه ارکان سیاست اثر میگذارد که باید حل شود. در این موضوع، دیگر جناحبندیهای سیاسی اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان مهم نیستند بلکه همه باید بکوشند تا نوع نگاه مردم به انتخابات بازسازی شود.
با تمام این تفاسیر، جناح های سیاسی متنفذ در دیار ترشیز، سیاست راهبردی و استراتژی مشخصی برای این انتخابات تاکنون نداشتهاند. جناح راست یا همان اصولگرا، انگار با تعدد کاندیداها غافلگیر شدند! و به نظر میرسد تا این زمان سران این جریان و طیفهای تشکیلدهنده آن! در این زمینه به وحدت نظر و رویهای متمرکز نرسیده باشند زیرا افراد مختلفی وابسته به این سلیقه فکری پیش ثبتنام کردهاند که اجماع آنها خیلی بعید به نظر میرسد! جناح اصلاحطلب هم اعلام کردهاند صرفاً در انتخاباتِ کاملاً رقابتی شرکت خواهند کرد بنابراین برنامه مشخصی تاکنون اعلام ننموده اند، اگرچه تعدادی از افراد منتسب به این طیف پیش ثبتنام کرده و لذا برخی گمان میکنند در صورت فراهم بودن شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات، گزینه آنها “جعفر سلیمانی” باشد هرچند تکلیف این جریان همچنان در هالهای از ابهام است!
اما جریان راست موسوم به اصولگرا، در دیار ترشیز با دو سردرگمی عمده مواجه است؛ یکی بلاتکلیفی در رابطه با حضور یا عدم حضور اصلاحطلبها و کاندیدای احتمالی آنها در عرصه انتخابات، و دیگری سر و سامان دادن به سیاستها و برنامه های راهبردی جرایان سیاسی خودشان. به ویژه آنکه تلاشها برای اجماع اصولگرایان در این دوره بسیار سخت و اختلاف سلیقهها فراوان شده است، ولی نمیتوان از یک اصل خطرآفرین برای شکست این جریان غافل شد و آن هم عدم اعتماد افکارعمومی به این جریان سیاسی به دلیل عملکرد نامناسب آنان است.
در 11 دوره برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، یک سوم پیروزیها متعلق به اردوگاه اصولگرایان بوده و آنان فقط توانستهاند؛ چهار دوره فرد مورد حمایت خود را به بهارستان بفرستند، و اینبار در انتخابات مجلس دوازدهم، نیز اصولگرایان منطقه بدنبال تداوم پیروزی چهارسال گذشتهشان هستند و در همین راستاست که اسامی زیادی برای حضور در عرصه رقابت از اردوگاه آنان به گوش میرسد. از «احمد بلوکیان» کاندیدای سنتیشان که قصد دارد بار دیگر بخت خود را در انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه ترشیز کهن بیازماید، تا «جواد نیکبین» نماینده فعلی در مجلس و تعدادی دیگر که نام آشناترینشان جواد کوهسرخی که در چندین دوره به صورت مستقل کاندیدا شد اما بخت با او یار نبود، حمزه سپهریان نیز تصمیم گرفته از این اردوگاه برای بار اول خود را محک بزند، همچنین حرف و حدیثهایی هم از ورود آقایان شاهپسند و اشرفی به کارزار انتخابات مجلس دوازدهم باز هم از همین جریان فکری مطرح است.
در حالیکه اصولگرایان سرگرم تحکیم مواضع! و توجیه مشکلات اقتصادی هستند، افکارعمومی به مواعید داده شده از سوی این جریان سیاسی در انتخابات قبلی مراجعه میکند و به وعدههای از یادها رفته و یا اگر هم در یادها مانده، برای به فعل در آوردن آنها اقدامی نشده است، با دقت نظر میکند و طبیعی است که تداوم این وضع بر موقعیت جریان اصولگرا و میزان آرای آنها تأثیر جدی دارد؛ اگرچه سالهاست نسل جدید اصولگرایان به جای آنکه به قدیمیهای این جریان که خود سالها جزو معتمدین شهر به حساب میآمدند و به عنوان لیدرهای این جریان در عرصه سیاسی شهر عرض اندام میکردند، احترام بگذارند؛ جهت مخالف مسیر حرکت قدیمیها را برگزیده و گاه برخی از آنها داعیه اصولگراتر بودن داشته! و راه خود را از بزرگان و ریش سفیدان این جریان جدا کردند و شاید اینگونه نطفه انشقاق و اختلاف در بین اصولگرایان منطقه گذاشته شد.
شاید همین نسل جدید باشند که به جای توجه به افکارعمومی و توجه به سلب اعتماد مردم از آنان، در یک برنامه نخ نما شده، از همین حالا تخریب و تضعیف اصلاح طلبان و حمله به هر کاندیدای احتمالی جریان اصلاحطلب و امید به ردصلاحیت آنها را در دستور کار قرار دادهاند، حال آنکه افکارعمومی بدون توجه به این روشهای غیراخلاقی، آگاهانهتر از قبل تصمیم خواهد گرفت.
در همین حال و به رغم آنکه با آغاز اجرای برنامه های مربوط به دوازدهمین دوره برگزاری انتخابات مجلس شورایاسلامی، مسئولین رعایت قانون را مورد تأکید قرار میدهند، تردیدی نیست که بر تخریب اصلاحطلبان توسط اصولگراها در روزهای نزدیکتر به انتخابات افزوده خواهد شد، چرا که در صورت فراهم بودن شرایط برای حضور اصلاحطلبان در عرصه انتخابات، امید اصولگرایان برای پیروزی رنگ میبازد.