انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورایاسلامي در اسفندماه امسال برگزار ميگردد. آنچه از بررسی آمار افراد ثبتنام کننده بهعنوان داوطلبين ميتوان استنباط کرد، اين است که فضاي انتخاباتي منطقه هرچند از حیث تعداد ثبتنامیها گرم بوده، اما در یک تحقیق میدانی مشخص میشود دغدغه اول مردم، انتخابات و مشارکت سياسي نيست، و به نظر ميرسد مسئولين جهت جلب مشارکت بيشتر مردم تا زمان باقيمانده، بايد چارهانديشي کنند، زيرا انتخاباتي که بايد از جنس منافع ملي، پاسخگويي به نيازهاي مردم و گسترده باشد، رويکرد متفاوتي را طلب مينمايد؛ که اگر بدون توجه به اين موارد باشد، طبيعتاً عرصه فقط براي عدهاي با گرايش سياسي خاص فراهم خواهد شد تا بتوانند بهسادگي رأي بياورند؛ اما اگر انتخابات از جنسي باشد که رويکرد آن وجود تنوع سلايق سياسي باشد، مطمئناً مردم امکان مشارکت بيشتري خواهند داشت؛ زيرا احساس ميکنند افرادی به نمایندگی از افکار و خواستههایشان در صحنه انتخابات حضور دارند.
با اين تفاسير، ميزان شرکت مردم در انتخابات بستگي به سياستي خواهد داشت که هياتهاي نظارت در تأييد يا ردصلاحيتها اتخاذ ميکنند که اگر در راستاي مشارکت حداکثري حرکت نمایند، بايد کانديداهاي بيشتري از جريانهاي مختلف تأييد صلاحيت شوند تا فضا برای انتخاباتي رقابتی و حضور گستردهتر مردم، فراهم گردد.
اينک در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورایاسلامي، جريان اصلاحطلب منطقه به جد تصمیم گرفته پس از اظهارنظر نهادهاي نظارتي در مورد کانديداها، صرفاً در صورت باقيماندن گزينه مشخص این جریان، و وجود شرایط و الزامات انتخاباتي سالم و رقابتی در انتخابات شرکت نماید. از آن طرف آنچه از شواهد بر ميآيد، برنامهريزي جريان اصولگرا و جبهه تندرو پايداري و حتي اصولگرانماها براي ورود به مجلس است. در اين ميان، حضور منتقدین نماینده فعلی در این جریان سیاسی را ميتوان بسيار پررنگ مشاهده نمود، بهويژه آنکه اگر به ليست کانديداهاي ثبتنامي نيمنگاهي بياندازيم؛ حضور افرادی را میبینیم که تا دیروز در دفاع از نماینده فعلی سینهچاک میدادند و امروز در صف منتقدین جدی وی قرار گرفتهاند! لذا انشقاق جدی اصولگرایان را بهوضوح میتوان دید تا جاییکه هم نماینده فعلی و هم بهنوعی رسانه منتسب به این جریان سیاسی خبر از گلایهمندی، انتقاد، تفرقِآرا و عدم پایبندی و خودرایی به تصمیمات در جریان اصولگرای منطقه میدهند و شاید به همین دلیل است که ریشسفیدان این جریان ریشهدار منطقه، در سکوت تلخ، نظارهگر درگیریهای درون جناحیشان هستند که همگان اعتقاد دارند سرچشمه این انتقادها و انشقاقها، عزل و نصبهای خام و بدون دستآورد بوده که علاوه بر گلایهمندی و حتی درگیری شدید در بین این جریان سیاسی، موجب لطمه به مدیریت منطقه گردیده است. شاید بتوان گفت در هیچ دورهای از انتخابات مختلف، جریان اصولگرای منطقه چنین با تزلزل، تفرق، از هم پاشیدگی و از همه مهمتر تعدد مدیر و لیدر روبرو نبوده است.
هرچند تا برگزاری انتخابات چندماهی فرصت مانده و انتظار میرود از بين 157 داوطلب نمايندگي، بيش از نیمی از آنها یا انصراف دهند و یا حضوری پررنگ در رقابت انتخاباتی نداشته باشند، اما باز هم ثبتنام این تعداد اصولگرا سؤالات بسياري را در بين افکارعمومی به وجود آورده است!
اما در اين ميان، بداخلاقيهاي ايام انتخابات نيز آغاز گرديده و پروژه تخريبِ تنها گزینه احتمالی نزدیک به اصلاحطلبان شدت گرفته است. البته پيشبيني ميشود حضور عدهاي خاص در ميان داوطلبين صرفاً براي انجام پروژه تخريب باشد و به آن عده که از الان در زمينه تخريب پيشقدم شدهاند، بايد اين موضوع را یادآوری کرد که در هر دوره عدهاي در اين مسير نادرست حرکت کردند و سر و کارشان به دستگاه قضايي افتاد. با اين حال ضرورت دارد؛ نيروهاي مسئول اوضاع را بهخوبي رصد کرده تا خداينکرده در انتخابات حقالناسي بر گردن آنها نماند بهويژه آنکه عدهاي از هفتهها قبل در شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي و… درگير فعاليتهاي انتخاباتي زودهنگام هستند و عده معدودي هم از ترس ردصلاحيت به خاطر فعاليت انتخاباتي زودهنگام، سکوت پيشه کردهاند!!
در پايان اميد داريم؛ با توجه به تأکيد رهبر معظم انقلاب مبني بر اينکه رأي مردم حقالناس است، دستاندرکاران برگزاري انتخابات، رضايتمندي مردم را وجهه همت قرار دهند و از همه پتانسيلها براي برگزاری انتخاباتی سالم و افزايش مشارکت در انتخابات استفاده کنند و با اطمينان بخشي به جامعه از تأييد صلاحيتهاي بدون حب و بغض، در راستاي تقويت انگيزه مردم جهت حضور و مشارکت حداکثري، بهرهگيري لازم را داشته باشند.