به قلم علیرضا افتخاری ترشیزی
از اردوگاه اصولگرایان کاشمر این روزها دود سفیدی بلند نمیشود. در واقع، اختلاف نظر در بین آنان به حدی رسیده که حتی نشریه منتسب به این جریان سیاسی ضمن گلایه شدید از نماینده اصولگرای منطقه، خبر از اختلاف نظر در طیفهای مختلف اصولگرایی منطقه داد و اعلام کرد؛ «یاران انقلاب! فتیلهی فعالیتشان را پایین کشیدن» و در ادامه طبق روال همیشه که هر زمان انتقادی به هم طیفیهای خود دارد، کنایهای هم به اصلاحطلبان زده، مینویسد: “هیچکدام از جریانهای سیاسی برنامه خاصی برای زیستی سیاسی در منطقه ندارند!” که در پاسخ باید گفت؛ عملکرد هر دو جریان فقط در انتصابات، گویای بهتری برای تحلیل همین جمله است! اما مجدد و صرفا جهت اطلاع خوانندگان اعلام میکنیم؛ “اصلاحطلبان همچنانکه بارها اعلام کردهاند، برای مشارکت فعال در انتخابات آینده، منتظر وجود الزامات و زمینههای انتخاباتی رقابتی هستند”، اما از این که بگذریم؛ اختلاف نظر در میان اصولگرایانی که دغدغهای هم جهت حضور ندارند، شدت یافته و شاهد تشتت آرا و انشعاب بین آنان هستیم و زایش گروههای نوظهور اصولگرایی نشان از اختلاف نظر در اردوگاهشان هست و بیشک، بینتیجه ماندن تلاشهای این جریان سياسي برای ائتلاف اصولگرایان در منطقه ترشیز، بیتأثیر در ایجاد این شرایط نیست. از شواهد امر پیداست در دیار ترشیز جاده اصولگرایی با دستاندازهای جدیدی مواجه شده باشد. اگرچه پیشترها برخی صاحبنظران و فعالان در رأس هرم اصولگرایی شهرمان تعدد کاندیداهای انتخاباتی در اردوگاه خود را نشانهای از قدرت مانور و برخورداری از چهرههای مقبول و محبوب در میان خود توجیه میکردند و حتی تا جایی پیش رفتند که این ضعف را بر عملکرد اصلاحطلبان منطقه وارد کرده و تمرکز بر روی یک کاندیدا را نشانه قحطالرجال بودن در اردوگاه اصلاحطلبان میدانستند، اما خود در باطن باور داشته و دارند این سخنشان از منطقی قوی برخوردار نیست و تنها برای توجیه مشکلی است که خود با آن مواجهاند، وگرنه از خدایشان هست که تعامل و قدرت ریشسفیدان اصلاحطلب را میداشتند، همانطور که بارها به آن اقرار کرده و غبطه خوردهاند!
فعالیتهای غیررسمی کاندیداها در طیف اصولگرایان آغاز گرديده و تاکنون چهار نفر بیشتر از بقیه قد علم کردهاند، هرچند ممکن است مدعیان دیگری هم به این جمع بپیوندند، اما هنوز نمیتوان گفت این موضوع چگونه از سوی شیخوخیتشان مدیریت خواهد شد؟ آیا همچون دور گذشته با یک اجماع مهندسی شده، گزینههایی حذف خواهند شد؟ یا اصولگرایان برنامه دیگری در سر خواهند داشت؟ آنچه به گوش میرسد همان راهکار تکراری است که در جلسات مختلف اعلام میگردد که هرکدام از کاندیداها که موقعیت بهتری از نظر رایآوری داشت، در عرصه بماند! به هر حال تلاش اصولگرایان برای به حداقل رساندن تعداد کاندیداهای خود امری بدیهی است، اما آنچه این تلاشها را بیاثر میکند، حس «خود برتربینی» در وجود برخی افراد است که با هیاهو و تبلیغات خود را شایستهتر دانسته و انتظار کنار رفتن دیگران به نفع خود را دارند. شاید به همین خاطر است که اگر به هریک از کاندیداهای اصولگرا گفته شود یکی دیگر از همفکران خود را به عنوان گزینه اصلح معرفی کن، حاضر نیست کمترین همراهی را داشته باشد و همچنان خود را «شایسته مطلق» میداند. در همین راستا شنیدنیها حکایت از آن دارد که در یکی از محافل خصوصی اصولگرایان یکی از کاندیداها دایره این طیف را به حدی تنگ ترسیم نمود که سایر کاندیداهای این طیف را حتی در زمره «اصولگرایان» به حساب نیاورد!
بنابراین اصولگرایان عمدهترین چالش درونی خود را در تعدد کاندیداها میدانند، زیرا در شرایطی که در سطح کلان کشور اصولگرایان یکه تاز میدان شده و در سالهای اخیر بسیاری از اصلاحطلبان در فواصل مختلف حذف شده و یا نهایتا کنارهگیری نمودهاند! انشعاب اصولگرایان و چندگانگی بین آنها مخاطراتی را برایشان ایجاد کرده است که برای برون رفت از آن نیاز به حکمیت ریش سفیدانشان احساس میگردد ـ هرچند مدعیان ریش سفیدی و پدرخواندههای این جریان نیز همچون تعداد کاندیداهایشان فراوان است!ـ
شواهد نشان میدهد چهار کاندیدای فعالتر اصولگرایی در کاشمر، در ظاهر امر و به لحاظ وجهه اجتماعی ـ سیاسی تفاوت زیادی با هم ندارند. نیکبین سابقه نمایندگی در مجلس شورایاسلامی را دارد که به احتمال زیاد حمایت و پشتوانه برخی از اصولگرایان مرکز و استان را داشته باشد. غزنوی از اساتید دانشگاه، منتسب به خانوادهای که نامش بارها در انتخابات شورایشهر آمده، کوهسرخی کاندیدای چندین دوره انتخابات مجلس که تاکنون نتوانسته برنده آن شود، استاد دانشگاه است که مدعی است رزومه بلندبالایی دارد ـ این سه کاندیدا، زاده کوهسرخ میباشند ـ و علاوه بر اینها، شاهپسند کاندیدای جدید و از مدیران با سابقه استان و کشور است که به پشتوانه همان مسئولیتها و تجارب، حاضر به استعفا از عنوان دولتیاش شده و براي کاندیدایی این حوزه انتخابیه ثبتنام نمود و گویی مورد اقبال تعدادی از اصولگرایان منطقه هم قرار گرفته است! از این رو در ارزیابی اولیه میتوان گفت هر چهار گزینه از نظر رأیآوری تقریبا شرایط یکسانی با هم دارند. هرچند نامهایی همچون “سپهریان، رجبی، رضویان و مهدیزاده” نیز جزو مدعیان هستند و از همه مهمتر حضور “جلالی و بلوکیان” نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. لذا اگر برنامهای برای توافق آنها مطرح گردد، حذف هرکدام از آنها بدون شک با ملاکهایی نظیر تقوی، تعهد، صداقت و توانمندی، بیشتر برای فعالیت در حوزه قانونگذاری و خدمت به منطقه باید مدنظر قرار گیرد.
با این تفاسیر ما آرزو داریم فعالان سیاسی منطقه چه اصولگرایان با این تعداد کاندیدا و چه اصلاحطلبان که گفته میشود در صورت فراهم بودن شرایط، با یک کاندیدا فعالیت نمایند، جهت انتخاب شایستهترین، با تقواترین و مجربترین فرد به عنوان کاندیدای انتخابات مجلس شورایاسلامی تلاش کنند تا راههای توسعه شهرستان هموارتر گردد و نمایندهای از سوی مردم در مجلس حضور یابد که بتواند مدرسگونه رفتار کند، نه آنکه ادعای رفتاری نظیر مدرس را داشته باشد اما در عمل به گونهای دیگر عمل نماید.