سختیها و پیچوخمهای زندگی انسان را همچون کوه محکم و استوار میکند و یاد میگیرد چگونه رشد کند، هرچه بیشتر ناملایمتی میبیند قدمهایش را محکمتر برمیدارد تا در سرنوشتی که خداوند برایش تعیین کرده بتواند سربلند شود.
جمله «معلولیت ناتوانی نیست» را حتماً بارها و بارها شنیدهایم، برای اثباتش پای گفتگو با یک کارآفرین معلول مینشینیم که با تکیه بر ایمان و ارادهاش معنی واقعی صبر و رسیدن بهروزهای خوب را با تلاشش به اثبات رسانده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد و همیشه تلاشش بر پایه این بوده که بتواند الگوی خوبی برای همنوعانش باشد.
***
حسین نیکزاد (نجاتی) که در کودکی دچار فلج میشود، گفت: به دلیل تب بالایی که در نوزادی گرفتم، مادر و پدرم مرا به سراغ یکی از دکترها میبرند، و او به والدینم توصیه میکند برای درمانم هزینهای نکنند، مادرم در خاطراتش میگوید؛ با ناامیدی مرا به خانه میآورد، اما صبح روز بعد میبیند تبی ندارم ولی پای چپم به دلیل همین بیماری فلج میشود.
او اذعان کرد: پدرم قالیباف بود، زندگی ساده و مشکلات فراوانی داشتیم و تنها منبع درآمد زندگیمان از همین محل بود.
وی گفت: پدرم به دلیل مشکلات مالی نمیتوانست برای هزینههای مدرسه پولی به من بدهد و میخواست در کنار درس کار کنم و به کسب درآمد بپردازم.
نیکزاد ادامه داد: آن وضعیت موجب شد تا پشت دار قالی بنشینم و بهمرور تمامی فوتوفنهای قالیبافی را از پدر مرحومم بیاموزم، چون در طول هفته به مدرسه میرفتم جمعهها کار میکردم و شنبه مزد کارم را میگرفتم.
وی افزود: درس را تا سوم راهنمایی ادامه دادم، علاقه بسیاری به معلمی داشتم و حتی در آزمون دانشسرا شرکت کرده و با امتیاز بالا قبول شدم، اما وقتی میخواستند حکمم را بدهند گفتند طبق بخشنامه به دلیل معلولیت نمیتوانم معلم باشم اما 4 ماه بعد فرد دیگری که از دو پا معلول بود را استخدام کردند و من چون کسی نداشتم نتوانستم در این حرفه مشغول به کار شوم و این بیعدالتی موجب ترک تحصیل من شد.
وی با بیان اینکه پس از مدتی تصمیم گرفتم دوباره روی پای خودم بایستم، عنوان کرد: آن زمان پس از خریدن یک پاکی (ابزار قالیبافی) پیش آقای هاشمی که کارگاه قالیبافی داشتند مشغول به کار شدم و بهعنوان نقشهخان، قالیبافی را شروع کردم، آن زمان طی یکسال بافندگی در سال 1370 توانستم 130 هزار تومان پسانداز کنم.
او عنوان کرد: در آن سال این درآمد را صرف سفر به ترکیه، سوریه، بلغارستان و اسلامآباد پاکستان کردم، مجدد با کسب درآمد 100 هزارتومانی پس از گرفتن گواهینامه توانستم برای خودم موتورسیکلت بخرم، در واقع میخواستم ثابت کنم معلولیت برایم محدودیت نیست.
این معلول کارآفرین که پس مدتی ازدواج کرده و اکنون دو فرزند پسر و دختر دارد؛ گفت: در آن دوران تعمیرات قالی، رنگرزی، نختابی و تمامی مراحل تولیدات مورد نیاز قالی را یاد گرفتم.
وی با بیان اینکه بهمرور با جذب نیرو به تولید قالی باکیفیت پرداختم، گفت: چون قالیهایی درخور شأن شهرمان تولید میکردم توسط تاجرهای فرش شهرستان حمایت شدم.
وی عنوان کرد: هماکنون با کارگاههایی که در روستاهای زندهجان، کسرینه، فدافن و حتی شهر کاشمر دارم حداقل 35 نفر مشغول به کار هستند و تاکنون از همین کارگاهها 6 نفر بازنشسته شدهاند.
نیکزاد گفت: اکنون دخلوخرجم بد نیست و به تمام نیروهایی که بهصورت مقاط (مقدار بافت) کار میکنند دو هزار تومان بیشتر از دیگر کارگاهها دستمزد میدهم.
نیکزاد با بیان اینکه هرچند به دلیل تولید باکیفیت، سفارشهایی از اصفهان و شیراز دارم، ولی متأسفانه این هنر در حال افول بوده و دیگر بافنده بهسختی گیر میآید.
وی افزود: دولتیها در این زمینه فقط خوب حرف و شعار میدهند ولی حمایتی از صنعت فرش نکردهاند.
نیکزاد گفت: مواد اولیه بسیار گران شده بهطوریکه 7 ماه قبل دو تخته قالی به 40 میلیون تومان با هزینه هر مقاط 100 هزار تومان و تأمین مواد اولیه 7 میلیون تومان فروختهام ولی الان علیرغم اینکه مقاط 115 هزار تومان و مصالح 10 میلیون تومان شده دو تخته قالی را به 37 میلیون تومان میفروشیم.
وی با اشاره به اینکه اگر هنوز در این حرفه مشغول هستم چون قالیهای کوچک تولید میکنم تا راحتتر به فروش برسد، گفت: بزرگان عرصه قالی با خاک یکسان شده و از بین رفتهاند در صورتیکه همه آنها استاد من بودهاند و دلیل آن عدمحمایت دولت است.
وی افزود: گرچه وامهایی از بهزیستی و صندوق کارآفرین در گذشته گرفتهام ولی الان با 50 میلیون تومان تسهیلات فقط دو کیسه نخ میتوان خریداری کرد.
* * *
سعی کنیم با انجام کارهای بزرگ، برای یکدیگر الگو باشیم، در حقیقت این ماییم که تعیین میکنیم دیگران چگونه به ما نگاه کنند، باید آنقدر قوی باشیم که دیدگاههای مثبت را از دست ندهیم و آن را مشوق برنامههای آینده خود قرار دهیم. مسئولان کشوری که در جایگاه مدیریتی قرار دارند، باید معلولان را دریابند زیرا اگر افراد تندرست دارای مشکلات اقتصادی و معیشتی باشند این مشکلات برای افراد دارای معلولیت چند برابر میشود و اکنون وضعیت فعلی معلولان قابل توصیف نیست.