هنری که حاصل ساعتها و روزها و گاهی ماهها تفکر و تلاش هنرمند است، امروز در سبد اقتصادی مردم کمتر قرار میگیرد همانگونه که حاصل هزاران گره بر تاروپود یک فرش دستباف اینروزها در سبد زندگی قشر اندکی از جامعه (متوسط به بالا) صرفاً معنا پیدا میکند، آن هم در یک هنر کاربردی مثل فرش یا صنایعدستی و هنرهای سنتی مشابه ِهنری که حاصل فکر و اندیشهها باشد، قطعاً بهایی بهتناسب خواهد داشت ولی به دلیل اقتصاد مردم این هنر در سبد خرید جامعه، معیشتی را برای هنرمند به ارمغان نخواهد آورد. اگرچه امروز ایجاد گذرهای فرهنگ و هنر اکسپو. بازار فروش آثار هنری، حراجیها و… بهعنوان یک راهکار و بستری برای اقتصاد هنر در کلام سیاستگذاران فرهنگ و هنر مورد تأکید است اما با نگاهی به این بازارها و حراجیها در استان و بهویژه در شهرستانهای خراسان رضوی میتوان گفت؛ گردش اقتصادی رضایتبخشی نداشته و تأمینکننده هزینههای هنرمند نیست. دوم اینکه سطح ارائه آثار هنری به جهت برقراری اصل عرضه و تقاضای جامعه به کمترین سطح یا بهتر بگوییم به سطح نازلی در حد کارهای دستی و مهارتی با رنگآمیزی بر روی طرحهای ایجاد شده صنعتی یا مشبکهای لیزری رزین و… مبدل شده و خبری از آثار هنرهای تجسمی ارزشمند اساتید نقاشی، گرافیک، خوشنویسی، تصویرسازی و مجسمه و تندیس و… نمیباشد حداقل اینکه میتوان گفت نه جامعه قدرت خرید آثار ارزشمند را دارد و نه هنرمندان مطرح به این گذرها دلخوش کردهاند و کمتر مورد استقبال هنرمندان خوب استان قرار میگیرد. تغییر نگرش جامعه و اهالی هنر هر دو میتواند بر رونق این بازارها مؤثر باشد هنرمندان از دیرباز همواره مورد احترام و تکریم بودهاند و ساحت هنر در هالهای از تقدس بود و از اینرو گویند هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند. بیشک تعداد اندک هنرمندان و خلاقیتهای هنری، ارزشگذاری جامعه و نهادهای فرهنگی حفظ کرامت هنر توسط اصحاب فکر و هنر و نداشتن رویکرد اقتصادی؛ به هنر بهعنوان عنصر فرهنگ کرامت میبخشید تا جایی که تفکر هنر برای هنر موجب شده، که هنرمندان خود را تافته جدابافته از جامعه و زندگی سایر انسانها ببینند و راه خویش بپیمایند. لذا برای آشتی اصحاب فرهنگ و هنر با مردم و قرار گرفتن هنر در زندگی مقوله اقتصاد هنر مطرح شد، هرچند هنرهای کاربردی و (هنرهای دستی و برخی هنرهای سنتی) به جهت کاربردی بودن آنها در زندگی مردم وارد شد و مورداستفاده قرار میگرفت اما هنرهای تجسمی که جلوههای زیبای بصری دارند و میتوان به هنرهای تزئینی از آنها یاد کرد و بر اساس علاقهمندی نگاه و زیباشناسی انتخاب میشوند به دو دلیل عمده کمتر مورد استقبال قرار گرفت.
1ـ هنرمندان خلاق که با نگاهی نو آثاری را خلق میکردند (انتزاعی) که خیلی بر سلیقه مخاطبین استوار نمیشد و به زبانی، عامه مردم چون در دنیای ذهنی خویش برحسب دیدهها و مشاهدات عینی تصویری از اینگونه آثار نداشتند، بنابراین با اینگونه آثار ارتباط معناداری پیدا نمیکردند و علاقهای به خرید آثار نشان نمیدادند.
2ـ به جهت وضعیت اقتصادی و بر اساس سلسله نیازهای اجتماعی خرید آثار هنری جزو نیازهای ثانویه و در سطح بالاتری قرار میگرفت و جامعهای که دغدغه معیشت و نان دارد از خرید اینگونه آثار دور میماند از این جهت نگاه اقتصادی به هنر با این دو مشکل بزرگ فراروی خود قرار میگیرد و چارهای نداشت جز اینکه هنرمند برای تأمین معیشت خود نوع نگاهش را بر نگاه عمومی و توده مردم استوار سازد و از ساعتها اندیشیدن و تفکر و خلاقیت دست بردارد و آنگونه خلق کند که مردمش میخواهند تا در سبد زندگی جامعه قرار گیرد. دوم اینکه هنرمند با کارهای گپی بهسوی خلق آثاری برود که در کمترین زمان ممکن و با کمترین هزینه تولید شوند که هر دو روش و رویکرد، حاصلش جز تولید آثاری با سطح کیفی پایین نخواهد بود، بیشتر آنچه امروز در گذرهای هنر عرضه میشود کالایی است صنعتی که عنوان هنر را یدک میکشد هنرمند با افزودن رنگ و نقش فقط به آن جذابیت پسند و سلیقه میبخشد و یا بهصورت اندک کارهای دستی و مهارتهایی است که برحسب آموزش و تمرین و استمرار بر روی سازهها یا بستر کالاهای صنعتی بکار میبرد. به نظر میرسد در این دو انتها: تفکر هنر برای هنر و ساحت تقدس بخشی به هنر و تفکر صرفاً اقتصادی به هنر تدبیری و نگاهی لازم است برای ارزشگذاری به هنر فاخر مانا و ماندگار که حاصل تفکر و اندیشههای ناب جوانان و نوجوانان این سرزمین است و رسالت خطیر دستگاههای فرهنگی و هنری بسیار سنگین خواهد بود که هنرمند بتواند در جریان تقابلی زندگی و هنر بهاعتدال رسد و از هر دو بهره گیرد و اگر از این مهم غفلت شود و اندک حمایت و اعتبارات محدود با نگاهی کارشناسانه و خلاقانه به سمتوسوی تولید، گوهر هنر باشد تا آیندگان نیز به آن افتخار کنند و از فرهنگ هنر و تمدن ایرانی و اسلامی چنان یاد کنند که ما امروزه از گنجینههای هنر ایران زمین یاد میکنیم.
سفرهای نوروزی میتواند فرصت مغتنمی باشد برای حمایت از هنرمندان شاخص و تشکیل نمایشگاههای فاخر از آثار آنان در هر شهرستان با رویکرد ایجاد جایگاه و نشان دادن ظرفیتهای بیبدیل هنرمندان؛ فارغ از نگاه صرفاً اقتصادی و معیشتی برای خرید کالای ارزانقیمت یا سوغات و رهآورد سفر در کنار این نمایشگاه میتوان بازارچهها هنری یا گذرهای هنری با رویکرد اقتصادی و صرفاً بهعنوان سوغات زائر و مسافر ایجاد کرد تا تأمینکننده بخشی از هزینهها باشد این دو نگاه و رویکرد که هم به بحث اشتغال و اقتصاد جوانان و نوجوانان میپردازد و هم ایجاد فضایی برای عرضه آثار فاخر هنری میتواند تأمینکننده هر دو نگاه به ساحت هنر و اقتصاد هنر باشد هم نگاه میهمان، زائر و مسافر نوروزی، به بضاعتهای و پتانسیلهای بالای هنرمندان و هنرهای فاخر شهرستان باشد و هم تأمینکنندهی رهآورد سفر و سوغات آنان اختصاص بخشی یا محیطی حفاظت شده در اقامتگاههای بومگردی یا محلهای اسکان، تفرجگاهها و اماکن زیارتی میتواند فضای مناسبی برای انتقال میراث هنر و هنر معاصر باشد. امید در جامعهای که سستی (عدم تاب آوری) و سرعت در انجام امور ما را از تفکر و تاب آوری دور میدارد و همواره دوست داریم در کوتاهترین زمان ممکن و به آسانترین روشی به اهداف خود نائل آییم بتوانیم با ایجاد ایستگاههای هنری برای لحظهای خود و دیگران را به تفکر واداریم چرا که هنر خود محصول تفکر است و خداوند عالم بهعنوان تنها هنرمند مطلق هستی همواره خلق را بر تفکر و تدبر سفارش میکند.