آقای رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت چهارشنبه 24 فروردین با ابراز نارضایتی از افزایش قیمت کالاهای اساسی، به دستگاههای نظارتی دستور داد تا پشت پرده این گرانیها را بررسی و دلایل آن را شناسایی کنند. از زمان به قدرت رسیدن دولت سیزدهم، عبارتهای دستوری “باید” و “نباید” شدهاند صدرنشینِ سخنان رئیسجمهور! اینبار هم فرمودند: “نباید اجازه داد برخی افراد با گرانفروشی و سوداگری به مردم اجحاف و آنها را ناامید کنند”. همین نیمه اول اسفند بود که دستور دادند؛ ” باید ریشه فقر مطلق خشکانده شود” و فرمودند؛ “این کار به راحتی امکانپذیر است” و از استانداران خواستند نسبت به ریشهکن کردن فقر مطلق از تمام ظرفیتها استفاده و اجازه ندهند این موضوع به سال ۱۴۰۱ برسد. حتی ایشان به تجربه موفق خودشان در ریشهکن کردن فقر مطلق در مشهد اشاره کرده و خواستند این تجربه موفق که در مشهد در زمینه ریشهکن کردن فقر مطلق داشتند، به کل کشور تعمیم داده شود. البته جای بسی گلایه از استاندارن محترم است که چرا تاکنون هیچ کارگروهی برای استفاده از تجربیات ایشان تشکیل نشده است!؟ البته خودشان هم این تجربه را برای کارشناسان و رسانهها توضیح ندادند که چگونه به چنین مهمی دست یافتهاند.
دادستان کل کشور هم مانند آقای رئیسجمهور معتقد است؛ گرانیهای اخیر پشتپردههایی دارد و پشتپردههای گرانیها را دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی باید دنبال کنند.
رئیس سازمان تعزیرات حکومتی استان تهران هم وجود مسائل پشتپرده را در افزایش قیمتها و گرانیهای اخیر تایید کرده و گفتهاند: یافتن پشت پردهها سخت نیست و این مساله باید بررسی شود و یقینا قابل شناسایی است.
البته مردم ایران با این ادعاها به خوبی آشنا هستند. دولتهای گذشته هم به نوعی از دستهای پشت پرده اقتصاد شکایت داشتهاند. در دولت میرحسین موسوی اختلاف بین تفکر اقتصاد دولتی و اقتصاد آزاد که عمدتا توسط موتلفهها در اتاق بازرگانی اتفاق میافتاد تا دولت هاشمی و جریان اسکلههای مطرح شده از سوی آقای کروبی، تا اصطلاح مشهور احمدینژاد در خصوص برادران قاچاقچی و بعدا ادعاهای روحانی در همین خصوص را مردم دیده و شنیدهاند و دیگر این موضوع چیز تازهای نیست و ادعای مبارزه با دستهای پشت پرده، حنایی است که فورا رنگ میبازد!
بررسی توان مالی سوپر میلیاردرهایی که در بعد انقلاب رشد کردهاند در کنار بازاریان اصیل و ریشهدار قبل از انقلاب، حاکی از غیرقابل مقایسه بودن میزان نقدینگی آنها با اختیارات دولتهاست. سلاطینی که در سالهای اخیر تاجگذاری کردهاند همچون سلطان ارز و سکه، سلطان شکر، سلطان برنج، سلطان آهن، سلطان دارو، سلطان نفت و پتروشیمی و صدها سلطان دیگر امر و نهیهای دولتمردان را بر نمیتابند. کاسبان تحریم هم منتظر توافقات برجامی نمیمانند و اگرچه دولت مدعی است که نان مردم را به برجام گره نمیزند، ولی مردم با گوشت و پوست خود لمس میکنند که سلاطین فوق همه زندگی مردم را به اسب چموش و مست برجام گره زدهاند و حتی ارابه مرگ تولید داخل نیز قیمتش با دلار آمریکایی در بازار تهران تعیین میشود!
آقای رئیسجمهور؛ پردهها سالهاست بالا رفته و مردم پشت آن را دیدهاند. فکر کنم زاویه دیدتان را باید عوض کنید. اگر از جایی که مردم به پرده نگاه میکنند شما هم نگاه کنید میبینید پشت پردهای وجود ندارد! سلاطینی هستند که با اقتدار سرگرم کار خود هستند! شاید اگر کمی زودتر اقتصاددانانی که قول به خط کردنشان را در زمان انتخابات داده بودید، دعوت میکردید متوجه میشدید بازار و اقتصاد آزادی که بر کشور حاکم است، خیلی افسار پاره کرده! شاید آنوقت وزیر اقتصادتان را که قبل از وزارت مدعی بود “دولت بعد در سال ۱۴۰۱ هیچکاری هم که نکند، ۱۰تا ۱۵ درصد تورم کم خواهد شد. این را میگویم که دولت بعد هر کس آمد، این را به نام خودش نکند.” بنشانید و بخواهید علت این گرانیها را علمی توضیح دهد! اشاره به پشت پرده را که همه بلدند برای چنین کاری کافیست قبلا سری به تاریکخانههایشان زده باشید!
آری شما نان مردم را به سرنوشت برجام گره نزدهاید، شما مدعی هستید هیچ مشکلی برای فروش نفت و فرآوردههای آن و دریافت پولش ندارید، دست مریزاد، آفرین به شما و کسانی که تحریمها را دور میزنند، پس چرا سفره مردم هر روز کوچکتر از روز قبل میشود!؟ من سواد اقتصادی ندارم و شاخصهایی را هم که مدعی هستید نرخ تورم کاهش یافته را هم نمیشناسم، اما افزایش تعداد زبالهگردهایی که هر شب آنها را کنار زبالههای محل مشاهده میکنم را به عنوان شاخص ملموس، خوب میفهم!
وقتی با مردم صادق نباشیم و علیرغم قول عدم حذف ارز ترجیحی، در پی حذف آن باشیم و هنوز تکلیف آن برای نمایندگان مجلس مشخص نباشد، معلوم است که بازار منتظر امر و نهی شما نمیماند! تغییر نرخ محاسبه ارز در گمرکات میتواند باعث افزایش قیمت کالاها شود و ربطی به پشت پرده ندارد! وقتی کشور اکراین که انبار غلات جهان است مورد حمله قرار میگیرد افزایش قیمتهای جهانی هم منتظر تصمیمات شما نمیماند! بازار ایران هم که عمده آن در اختیار بخش خصوصی است منتظر فرمان نمیماند!
مدیریت و کشور داری از عهد قدیم محتاج علم و تخصص بوده و افلاطون و ارسطو نیز برای تربیت سیاستمداران و حاکمان کتابهای متفاوت نوشتهاند. حضرت یوسف نیز با داشتن علم و تقوا داوطلب خزانهداری شد. پس لازم است توجه داشته باشیم که امروزه، اقتصاد علمی بسیار پیشرفته است که سایر علوم از جمله آمار و ریاضی، فنآوری اطلاعات، روانشناسی و جامعهشناسی را نیز به استخدام گرفته است. آنها برنامههای دولتها را رصد کرده و بر اساس آن الگوریتمهای کوتاهمدت و درازمدت خود را ترسیم میکنند. کسانی که مدعیاند اقدام و عمل مهمتر از برنامه است، از الفبای اقتصاد و مدیریت بیبهرهاند. مگر میشود در دنیای امروز بدون برنامه دست به اقدام زد؟ اقدامات بدون داشتن برنامه نتیجهاش همین میشود که گرفتارش شدهایم! آنچه امروز در عرصه مدیریت و اقتصاد داریم نتیجه عملکرد مدیریتی دولت است. اگر نتیجه مطلوب است و مردم خشنود، مبارکتان باد وگرنه توصیه میکنم پرده را بالا نزنید که معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارتان باشد.
در ادامه بدون هیچ شرح و تفسیری واکنش روزنامه اصولگرای جوان وابسته به سپاهپاسداران را به دستور آقای رئیسی نقل میکنم تا نزدیکی دیدگاهها در خصوص موضوعی واحد بیشتر نمایان شود.
(اگر گرانیها علتش «پشتپرده» است، یعنی این پشتپرده است که دارد مدیریت میکند نه دولتها! توقع آن است که دولت اگر به پشتپرده باور دارد، پوست مافیای پشتپرده را غلفتی از جا بکند و روی بام رسوایی بیندازد و مرده مافیا را در برق آفتاب رها کند تا عبرت دیگران شود. رئیسجمهور انقلابی باید از دستوراتش، حرارت بلند شود و حرکتش، موج بلند و فریادش، آتش بهپا کند. وقتی صنعت انحصاری خودروسازی دولتی فقط نظارهگر است و بازار یک شبه ۴۰ میلیون روی ارابه مرگ میگذارد، آن وقت جمله سرد و بیروح و ناامیدکننده «پشتپرده گرانیها را بررسی کنید»، کمر چشمانتظاران دولت را خم میکند. اینکه دولت مانع سختی برای پشتپردهها و امیدی برای حل مشکلات و غلبه بر مافیا باشد، کف انتظار از یک دولت متعهد و مسئول است. همزمان، این خبرها را هم در کانالهای خبری میتوان خواند: «دام تولید داخل زیادتر از نیاز است، ولی مافیای گوشت اجازه ارزانشدن نمیدهد»، «مافیای خودرو مانع پیشرفت این صنعت است»، «مافیای دارو اجازه نمیدهد یارانه به دست بیمار برسد». حتی کسی هم از «مافیای دانشبنیانها» یاد کرده بود! بقیه انواع مافیاها که مثل نقلونبات در دهان مردم و کارشناسان است: مافیای سیبزمینی، مافیای گوجهفرنگیجات، میوه، شکر، روغننباتی، موز. همین که ما میگوییم مافیای کنکور، مافیای تعلیموتربیت، مافیای کتابهای درسی، مافیای آموزشگاهها، اینها یعنی یک پشتپرده. اما این پشتپرده در همه جا هست و اتفاقاً وصل کامل به مدیران دولتی است. هیچ مافیایی بدون نفوذ در بدنه دولتها موفق نبوده است. در سه دهه گذشته هرگاه با مسئولی درباره این پشت پردهها مصاحبه داشتهام، بلافاصله و بدون مقدمه گفته است «مافیا خود مدیران دولتی هستند!» مثلاً «مافیای کنکور در خود ساختمان وزارت آموزش و پرورش است» یا «مافیای خودرو در خود وزارت صنعت است»). روزنامه جوان 25/1/1401