اگرچه پس از وقايع سال گذشته و نیز عدم توانایی دولت و مجلس در رفع مشکلات کشور به ویژه مسائل اقتصادی و معیشتی و نیز روشن نبودن سیاست شورای نگهبان در خصوص چگونگی برخورد با کاندیداها، جماعتي از مردم خود را آماده قهر با صندوق رأي کردهاند، اما از آنجا که راه نجات کشور از همين صندوق رأي ميگذرد، در مهلت پیش ثبتنام نامزدهاي انتخاباتي مجلس دوازدهم، بيش از150 نفر به عنوان کانديداهاي حوزه انتخابيه ترشيز ثبتنام کردند تا پس از طي مراحل قانوني و بررسي صلاحيت آنها و اخذ تأييديه لازم، با يکديگر در موعد مقرر به رقابت بپردازند تا يکي از آنها با کسب آراي مردمي، وظيفه نمايندگي مردم اين ديار را در مجلس شوراياسلامي بر عهده گيرد. هرچند همچنان حضور طیفی از مردم، منوط به فراهم بودن شرایط اجرای انتخاباتی سالم و رقابتی از سوی حاکمیت است. اما آنچه روشن است اينکه حضور این تعداد ثبتنام شده در کارزار انتخابات، کار را برای جریان حاکم سخت کرده تا جایی که حتی نماینده فعلی مردم در مجلس به صراحت اعلام میکند؛ “این همه ثبتنام به دلیل انتقادهایی است که به عملکرد من دارند”! شاید به همین دلیل است که در این دوره از سوي جريان اصولگراي ترشيز تلاش چندانی براي تعيين ساز و کار اجماع اصولگرايان صورت نمیگیرد و گويا «وحدت» رؤياي دست نيافتني اصولگرايان ترشيز در این دوره از انتخابات باشد؛ زيرا در بين ثبتنام کنندگان، تعداد پرشماري افراد وابسته به اين جريان سياسي حضور دارند که در رفتار و گفتار خود زير چتر ائتلاف اصولگرايان شهر قرار نخواهند گرفتند.
از اينرو بيراه نيست اگر بگوييم مهمترين مسأله اين روزهاي اصولگرايان ترشيز، رسيدن به اجماع براي انتخابات مجلس دوازدهم است، چرا که رقابت درونگروهي سنگيني در ميان اين جريان سیاسی وجود دارد. از طرفی حضور حدود 10 نفر کاندیدا از کوهسرخ که به نوعی پایگاه اصلی رای جریان راست میباشد، این شائبه را به وجود آورده که آیا مجدد یک نفر از دیار کوهسرخ انتخاب خواهد شد؟ ضمن آنکه افراد مستقل اصولگرا هم وضعيت مشخصي ندارند و نواصولگراها، قديميترهاي اين جريان را کنار زده و شاهد برخي مصلحتانديشيها در بين آنان هستيم!
جالب اينکه در اردوگاه اصولگرايي ديار ترشيز و در میان اسامی پیش ثبتنامها جاي تعدادی خاليست! و با توجه به اينکه برخي از اين افراد با يکديگر زاويه دارند، ميتوان حدس زد که حتي براي طرح نامشان در این دوره از رقابتهای انتخاباتی، در ليست ائتلاف جايي وجود نداشته باشد. چه بسا همين عدم طرح نام برخي اصولگرايان در ليست ائتلافي، بهطور طبيعي آفاتي را براي اين جريان بهدنبال داشته باشد و حتي اين موضوع به شکلگيري يک چندقطبي ميان حاميان و طرفداران اين سليقه سياسي منتهي و منجر به انشقاق ميان نيروهاي اصولگرا گردد. فارغ از اينها، به نظر ميرسد که در صورت ائتلاف افراد حاضر، هرکدام بدنه رأي يکساني داشته و در يک سطح باشند و هيچکدام بر ديگري به لحاظ سوابق و نوع فعاليت برتري نداشته باشند. شايد همين موضوع موجب گردیده که برخي از چهرههاي اصولگرا مايل به حضور در اين ائتلاف نباشند.
در هرحال، با نگاهي به صحنه انتخابات پيشرو و نحوه پیش ثبتنام بعضي افراد به ويژه در ديار ترشيز که به صورت دسته جمعي از سوي طيف اصولگرايي صورت گرفت، به نظر ميرسد نقشه راه براي مهندسي انتخابات از سوي جريان اصولگرا اين باشد که به جبران پیروزی حداقلی در انتخابات دوره قبل مجلس شوراياسلامي، اين بار هرطور شده به گونهاي رفتار کنند تا جريان اصولگرايي ترشيز پيروز کارزار انتخابات باشد. و از آنجایی که استراتژی خاصی در این ارتباط ندارند، هنوز فصل تبليغات انتخابات نرسيده عزم خود را بر تخريب تنها گزینه احتمالی منتسب به اصلاحطلبان قرار دادهاند و از آنجا که گویا کمتر نکته مثبتي در کارنامه همفکران خود سراغ دارند تا به معرفي آن بپردازند، در پي تخريب و تضعيف ديگرانند. اما هرچه هست، شرایط و خبرها حاکی از آن است که در ديار ترشيز چند دستگي و عدم وحدت اصولگرايان بيش از هميشه برای این جریان سیاسی مشکلساز شده است.