• امروز : یکشنبه, ۲ دی , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
پارس وی دی اس
9

هویت ملی، متضمن بقای امنیت ملی

  • کد خبر : 9881
  • ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۷:۵۰
هویت ملی، متضمن بقای امنیت ملی
بدون شک، گذر از این موقعیت فوق حساس کنونی تنها با آشتی ملی در داخل(پوزش متواضعانه از مردم) و تعامل با جهان خارج (با سپردن کار به کاردانان) میسر است تا بتوانیم این کهن بوم و بر را از این گذرگاه حساس به سلامت عبور دهیم. این، (درد مشترک) یک وظیفه ملی و میهنی‌ست؛ هرچند کورسویی پدید نیست!

هویت ملی، متضمن بقای امنیت ملی

(آشتی با خود و تعامل با جهان)

آنچه بیند آن جوان در آینه/ پیر اندر خشت می‌بیند همه. (مولوی)

هرچند من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام اما با مطالعه در اخبار و احوالشان(تاریخ) گویی یکی از آنان شدم. حضرت علی(ع)

این اشارات و صدها نمونه دیگر در تاریخ و ادبیات ما، در اصل تنها اشاره به یک نقطه دارد؛ از تجربه‌های دیگران بیاموزیم که آزموده‌ها را دوباره آزمودن خطاست. چه، می‌دانیم بزرگی به عقل است نه به سال.

چند اپیزود:

 ۱. رنج و گنج:

وجه تمایز انسان با سایر موجودات زنده، خرد، کتابت اندیشه(ثبت و انتقال تجارب به نسل‌های بعدی) و دستان توانمند اوست. پر واضح است که این تجارب گرانبها و انتقال آن به بهای تلف شدن صدها میلیون انسان در در ازنای تاریخ فراهم شده است. از نخستین انسان‌هایی که جان خود را ناخواسته و ناگزیر برای کشف خوراکی‌های طبیعی و ترکیبی، فدای استمرار و بقای انسان کردند؛ تا آنان که عضوی از جسم و یا گوهر جانشان را در راه ابداع و اختراع ابزار رفاه برای خود و نوع بشر کردند؛ از مکتشفین و مخترعین آتش و چرخ، تا صنعت چاپ و پرواز و اینترنت و هوش مصنوعی.

۲. اتفاق و افتراق:

بی‌گمان، گونه انسان در بین سایر جانوران زودتر به اهمیت، امنیت و موفقیت زندگی اجتماعی(تعامل) پی برد؛ هم از این رو بود که هزاران سال پیش با پی بردن به اهمیت کشت و زرع، زندگی یک‌جا نشینی را پیشه کرد و نخستین آبادی‌ها، روستاها، شهرها، دولت شهرها، و کشور و حکومت‌داری را بنا کرد.

اندکی پس از آغاز زندگی اجتماعی، به اهمیت و کارکرد ابزار پی‌برد که پدید آمدن صنایع و هنرها را موجب گشت. میزان تلاش یا سهل‌انگاری افراد، تقسیم خوراک و سایر دست یافته‌ها، قدرت بدنی، تشکیل خانواده و اختلاف حاصل از آن، و… سبب پراکندگی، پیدایش قبایل، نژاد، مذهب، جنگ و نهایتا در وجود آمدن “مرز”های اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی و پدید آمدن دیوار و زندان شد.

همین مرزها(عقیدتی، نژادی، جغرافیایی، و…) بسترساز مرگ‌بارترین خونریزی‌ها در طول تاریخ بشر بوده‌اند. جنگ‌های بین قبایل بدوی، جنگ‌های عقیدتی و مذهبی در ادوار مختلف، جنگ جهانی اول و دوم، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، و اینک جنگ روسیه ـ اوکراین و اسرائیل ـ حماس نمونه‌هایی اندک از بسیارند؛ که فرجامی جز آشتی نداشته و ندارند.

۳. فرج بعد از شدت:

با نگاهی به شرح احوال اساطیر و نیز مطالعه تاریخ جهان و ایران، در می‌یابیم که همواره زندگی اجتماعی بشر بین دو نیرو یا قطب متخاصم خیر و شر، دوست و دشمن، نیک‌اندیش و کج رفتار، خدمت‌گزار و تبه‌کار، و… دست به دست شده است. اگر با دقت بیش‌تری کتاب قطور تاریخ را ورق بزنیم خواهیم دید که تا همین یکی دو قرن پیش(هرچند هنوز ادامه دارد) بخت و اقبال چیرگی غالباً با اهریمن خویان بوده است.

شاید این نکته بر ذهن گذر کند که اگر اقبال غالبا با اهریمنان یار بوده است چرا جز اندک‌شماری، نامی از دژخیمان باقی نمانده است؟! که باید گفت: بخش اعظم جنگجویان، مردمان بی‌گناهی بودند که یکدیگر را نمی‌شناختند، اما تحت فرامین اربابان قدرت ناگزیر از جنگ بودند؛ و دو دیگر بخشندگی خدای‌گونه مردمان است که فراموش نمی‌کنند اما می‌بخشند! تا هم چرخه خشونت و آسیاب خون از کار باز ایستد، هم روان خود را با صفحات پلشت تاریخ نیالایند و نپریشند؛ وانگهی افکار جوامع درگیر جنگ و کشتار، منطقاً به فکر چیرگی بر دشمن و پیش‌گیری از شکست می‌باشند. طبیعی است که نجات جان و تامین امنیت سربازان و شهروندان، در قیاس با اختراع و ابداع و آفرینش دستاوردهای مدنی ـ تکنولوژیکی پدیدآورنده رفاه و آرامش و آسایش، اولویت و برتری دارد.

۴. عصر روشنایی:

 با گذر از دوران قرون وسطا، جنگ‌های صلیبی و پدید آمدن عصر رنسانس و در نهایت پیروزی انقلاب فرانسه، اندک‌اندک بشریت طریق عقلانیت پیشه کرد و حکومت‌های مردم‌مدار(دموکراسی‌ها) زمام امور را به دست گرفتند.

با پدید آمدن این شیوه از مدیریت در جوامع، صنایع و تکنولوژی‌های مدرن با سرعت هرچه تمام‌تر شکل زندگی اجتماعی را در حوزه‌های مختلف دگرگون ساخت و پنجره‌ای متفاوت از زندگی مدرن و آرام را به بشر هدیه کرد. گونه‌ای از زندگی که در آن دیگر صحبت از رعیت و ارباب، مرید و مراد، بنده و مولا، و… نیست. “انسان” صاحب حق است فارغ از هر نژاد و مذهب و “مرز”؛ فردیت انسان دارای حرمت است و این احترام و حقوق فردی، ارزشی همتای حقوق تمام آدمیان دارد. فراتر از حقوقی که رئیس ایل، قبیله، کدخدا، پادشاه و یا رئیس‌جمهور برایش قائل است؛ تنها از آن رو که انسان است و تمام افراد و نهادهای اجتماعی در برابر حقوق انسانی و شهروندی او مسئولند.

فارغ از هرگونه خودباختگی یا تعصب، این حقیقتی است که این تحولات با حذف دیوارهای حقیقی و مجازی در غرب شروع شد (البته از این نکته بدیهی نباید غافل بود که ریشه بسیاری از معارف عصر روشنایی، برگرفته از آرا و نظرات اندیشمندان و فلاسفه‌ی بزرگ ایران در هزاره اخیر است) که با هر تحولی در آن سامان، سرعت تغییرات تکنولوژیکی و رفاه عمومی فزونی گرفت. پایان جنگ‌های صلیبی، کناره‌گیری کلیسا از قدرت سیاسی، ختم به صلح جنگ‌های بین‌الملل اول و دوم، فروپاشی بلوک شرق، برچیده شدن دیوار برلین، بی‌رنگ شدن مرزهای جغرافیایی در اتحادیه اروپا، و… و همچنین پدیدآمدن نهادها و انجمن‌های(NGO) حمایت از حقوق بشر، محیط زیست، حیوانات، و… حاصل برچیده شدن مرزهای دست‌ساز(به‌ویژه ذهنی) بشر و به رسمیت شناخته شدن حقوق “فرد” در میان جمع است.

آن‌چه گذشت، فکت‌هایی تاریخی و جامعه شناختی هستند که طی قرون و اعصار بر جوامع بشری و از جمله خودمان گذشته است، و گذشته چراغ راه آینده!

۵. نگاهی به درون:

هویت ملی، عبارت از احساس تعلق فرد به یک دولت یا ملت است. این احساس، یک ویژگی ذاتی نیست، که برساخته مجموعه‌ای از روابط و ارزش‌های اجتماعی است که فرد با اتکا به نقاطی مشترک در روابط اجتماعی‌اش با سایر مردم به آن می‌رسد. این نقاط مشترک، نماد و نمودهایی دارند که از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است. از جمله: نمادهای ملی مشترک، زبان، نژاد، اعتقادات، ارزش‌ها و… یا ترکیبی از این‌هاست که در گستره مشخصی از جغرافیا، ذیل پیمانی پذیرفته شده(قانون اساسی) به منظور پیش‌رفت، آرامش و رفاه، در قالب ملتی واحد و منسجم تلاش می‌کنند. بدیهی است هر یک از این ارزش‌ها یا هنجارهای مورد وثوق بخشی از جامعه، مورد غفلت واقع شود مانع و دست‌اندازی هرچند کوچک در مسیر طبیعی حرکت ایجاد می‌کند، که وظیفه مسئولین امر، رفع مشکل به عاقلانه‌ترین و کم هزینه‌ترین شکل ممکن است.

هدف این نوشته، مشاهده کم‌توجهی و غالباً بی‌توجهی به انسجام ملی است که امروز هویت و امنیت ملی ما را نشان رفته است. مصادیق چندان بسیار است که موضوع هزاران مقاله و صدها جلد کتاب می‌شود!! «بیایید با خود صادق باشیم؛ خود نقاد و خرد بنیاد، که به واقع در شرایط حساسی قرار داریم.»

عملکرد چهار دهه گذشته بیش از هر زمانی خود را عیان و عریان کرده و به صورت مطالبه ملی درآمده است. افکارعمومی جز به زبان نرم و منطقی اقناع‌پذیر نیست؛ گیریم که تصمیم‌گیرندگان روش‌های پیشین از دنیا رفته و در بین ما نباشند؛ تصمیم‌گیرنده و پاسخگوی، ما امروزیان هستیم. آن‌چه هست، این مطالبات غالباً رنگ نوستالوژیک گرفته‌اند که با بخشش خدای‌گونه ایرانیان قابل اغماض است؛ از آن جمله: اعدام عجولانه سران مغلوب انقلاب و امرای ارتش، برخورد قهرآمیز با گروه‌ها و احزاب دگراندیش، تخاصم با همسایگان و پیش‌قراولی صدام به جنگ با ایران، دشمنی زودهنگام با غرب و دوستی بد هنگام با شرق، و بدتر از همه دو قطبی‌سازی جامعه ذیل عنوان چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا، استفاده از قوه قهریه در رویارویی با مردم ذیحق، و… و… که هیچ‌کدام از اشارات (با وجود اهمیت فوق‌العاده) هدف اصلی این مقدمه مطول نبوده و نیست، که زمان آن گذشته است. باری مراد، موانع حفظ هویت و بقای امنیت ملی است است؛ که اهم آن را می‌توان در سه دسته تقسیم بندی نمود.

۱. مشکلات اقتصادی: شامل تورم، گرانی، اختلاس و فقر فزاینده.

۲. مشکلات اجتماعی: برخورد نادرست با بانوان و مقوله حجاب، فعالین صنفی ـ مدنی، برخوردهای تند و خشن با معترضین در قیاس با سایر مفسدان اجتماعی ـ اقتصادی.

۳. همکاری و کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم به نیروهای نیابتی که با ایجاد درگیری‌های نابجا و بهانه دادن به دست مخالفان، به واقع نه تنها هویت ملی ما را تضعیف می‌کند، که امنیت ملی را نشانه رفته است؛ و حرکت بر لبه تیغ تیز.

دریغ است ایران که ویران شود

کنام [شغالان و دیوان] شود

بدون شک، گذر از این موقعیت فوق حساس کنونی تنها با آشتی ملی در داخل(پوزش متواضعانه از مردم) و تعامل با جهان خارج (با سپردن کار به کاردانان) میسر است تا بتوانیم این کهن بوم و بر را از این گذرگاه حساس به سلامت عبور دهیم.

این، (درد مشترک) یک وظیفه ملی و میهنی‌ست؛ هرچند کورسویی پدید نیست!

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=9881
  • نویسنده : حسن قربانی
  • منبع : صدای خاوران
پارس وی دی اس

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.