محمدرضا باهنر:
شما را نصیحت میکنم که به صندوق رأی باز گردید، اگر میخواهید داخل نظام باشید باید در انتخابات شرکت کنید.
انتخابات برای برگزیدن حاکمان و نمایندگان ملت در امر قانونگذاری، یکی از پایههای اصلی و اساسی حاکمیتهای مردمنهاد محسوب میشود. دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار است در اسفندماه سال جاری برگزار شود لذا احزاب و شخصیتهای سیاسی اصولگرا تحرکات خود را آغاز نموده و در این میان، موضوع “مشارکت” و چگونگی بررسی صلاحیتها به سوژه مهم و اصلی تبدیل شده است.
انتخابات در کشور ما همواره صحنه رقابت جریانهای سیاسی بوده و از گذشته تاکنون نیز دو جریان سیاسی اصلی کشور یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان با هم رقابت داشتهاند. اما بهنظر میرسد در حال حاضر مسأله انتخابات و صندوق رأی، دیگر مثل سابق نیست و درصد مشارکت مردم در انتخابات مجلس 98 و ریاستجمهوری1400بیانگر این است که بخشی از جامعه، صندوق رأی را محلی برای تغییر رویکردها و نگرشهای حاکم بر دولت یا مجلس نمیدانند.
در این شرایط، پُر واضح است که اصولگرایان همواره پای ثابت انتخابات باشند و زمین انتخابات هر طور که تعریف شود آنها در آن نقشآفرین خواهند بود، اما برای جریان اصلاحطلب اینگونه نیست و آنها شرایط خاص خود را برای حضور در انتخابات دارند و یکی از مهمترین این شرایط، امکان ورود با حداکثر ظرفیت موجود در این جریان است. به همین دلیل جریان سیاسی اصولگرا مدتی است به دلیل نگرانی از مشارکت پایین مردم، تصمیم گرفته جریان اصلاحطلب را البته نه بهعنوان رقیب، بلکه بهعنوان “بازار گرمکُن“ وارد بازی کند زیرا در دو انتخابات گذشته، که با ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب فضا برای حاکمیت یکدست اصولگرایان فراهم شد، نشان داد عملکرد مدیریتِ یکدستشده این جریان در حاکمیت اجرایی و قانونگذاری قابلدفاع نیست، و به همین دلیل اکنون جریان اصولگرا توانایی اقناع افکارعمومی برای بازگشت به صندوقهای رأی را ندارد. از اینرو در پی آن هستند به امید آشتی مردم با صندوقهای رأی با حضور جریان رقیب، تنور انتخابات را گرم نمایند.
و اما در ارتباط با شرایط حضور اصلاحطلبان در انتخابات، اخیراً “سعید حجاریان” مصاحبهای با روزنامه اعتماد انجام داد و در این مصاحبه درباره وضعیت فعلی اکثریت اصلاحطلبان اینگونه شرح داد: «اولاً راهها را مسدود ميبينند، ثانياً در خودشان توان عبور از سدها را نميبينند، ثالثاً شرايط جهاني را هم مناسب تشخيص نميدهند و رابعاً غم مردم را ميخورند اما كاری از دستشان برنميآيد. در واقع اين بخش از اصلاحطلبان نه ميخواهند از نظام عبور كنند و نه موقعيت فعلي را مناسب براي سياستورزي ميدانند و بهنوعی در برزخ گرفتار شدهاند. من معتقدم عنصر زمان به كمك اين بخش از اصلاحطلبان خواهد آمد و بهمرور روزنهاي باز خواهد شد تا بتوانند درستتر تصميم بگيرند و تكليفشان را با خودشان روشن كنند. البته بعضيها تصميمشان را گرفتهاند منتها جرأت ابراز آن را ندارند.»
حجاریان در خصوص انتخابات آینده مجلس هم میگوید: «من معتقدم اصلاحطلبان درباره انتخابات مجلس آينده خوب است راجع به شش فرض و يك عمل تأمل كنند. فرض اول آن است كه تمامي اصلاحطلبان بپذيرند در انتخابات مشاركت كنند. فرض دوم شوراي نگهبان كسي را ردصلاحيت نكند. فرض سوم مردم متقاعد شوند لازم است در انتخابات شركت كنند. فرض چهارم تمام كرسيهاي مجلس آينده در اختيار اصلاحطلبان قرار بگيرد. فرض پنجم انتخابات بدون هيچ شكوشبههاي برگزار شود و فرض ششم آن است كه لوايح اصلاحطلبان توسط شوراي نگهبان رد نشود. من معتقدم در صورت وقوع همه اين فرضها و تمهيد شرايط، مسأله ناتواني و نخواستن دولت مستقر، پيشِ روي مجلس آينده است. لذا ميگويم به شرطي كه آقاي رئيسي به نحوي از كابينه استعفا دهد يا به دليل عدمکفایت عزل شود، ميتوان بهشرط وجود يا حتي عدم فرضهاي ششگانه، در انتخابات مشاركت كرد. ترجمه حرف من اینكه اصلاحطلبان انتخابات را تحريم نميكنند، اما ديگر دستبهکار عبث نميزنند، چون التفات پيدا كردهاند قانون، كاغذ است و قدرتِ پشت قانون و مجري آن، اهميت فراوان دارد.»
حجاریان در این سخنان، ضمن بیان تفاوت اصلاحطلبان و اصولگرایان، مرز بین اصلاحطلبی و اصولگرایی را اینگونه شرح میدهد و میگوید: «من هنوز معتقدم ميان اصلاحطلبي و اصولگرايي مرزهايي وجود دارد. اولاً، بخش قابلملاحظهای از اصلاحطلبان سرسپرده نيستند. ثانياً، سركوبگر نيستند و ميل به خشونت ندارند. از آن مهمتر دستكم طرحها و تئوريهايي براي اداره بهتر كشور دارند.»
وی در مورد طیفهای مختلف اصولگرایی هم میگوید: «من بین جبهه پايداري، اصولگرايان تندرو و كُندرو، نواصولگرايان و ساير عناوين تفاوتي نميبينم. اینها همگي دو وجه مشترك دارند: نخست، سرسپردگي و دوم، گرايش به خشونت و برخورد سخت. به لحاظ تئوريك هم دستكم حساسيت من به نكته قابلتوجهی از آنها جلب نشده است. يعني نميتوان آنها را مبدع، شارح يا حامل يك تئوري خاص دانست.»
این سخنان سعید حجاریان، واکنشهای بسیاری را بههمراه داشت و از جمله “محمدرضا باهنر” چهره شاخص جریان اصولگرایی که از عواقب ادامه فضای سرد فعلی انتخابات آگاه است، حملات تندی را روانه اصلاحطلبان و سعید حجاریان نمود. وی در گفتگو با روزنامه جوان، ابتدا به نقد صحبتهاي سعيد حجاريان پرداخت و با عباراتي چون “فرزند ناخلف”، اصلاحطلبان را نواخت و در ادامه با حمايت از دولت رئيسي، حجاريان را به دليل نقد عملكرد رئيسي و اينكه اعلام كرده «دولت رئيسي بايد استعفا دهد» شايسته برخورد دانست و در جواب حجاریان گفت: «برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط میگذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدنِ شما حاکمیت شرط میگذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید.» و در ادامه با سخنانی نصیحتگونه توأم با تهدید، افزود: «من جبهه اصلاحات را نصیحت میکنم به صندوق رأی بازگردند. حتی برخی از سران این جبهه به این جمعبندی هم رسیدند که تنها راه حیات در عرصه سیاسی، صندوق رأی است. با لشکرکشی در خیابان و اغتشاش راه بهجایی نمیبرند.»
اما این سخنان محمدرضا باهنر هم بدون پاسخ نماند و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب نسبت به آن واکنش نشان دادند. جواد امام مدیرعامل بنیاد باران در واکنش به این سخنان باهنر در توییتی نوشت: «آقای باهنر به کجا چنین شتابان؟! شما باید بهجای تهدید، پاسخگو باشید. در شرایطی که در آن حق انتخابشدن و انتخابکردن توسط همفکران شما و برخلاف اصول مسلّم قانون اساسی از مردم سلب شده و اصلاحطلبی نیز جرم محسوب میشود، جامعه را چه کسی به سمت تحریم سوق میدهد؟»
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان هرگز از صندوقهاي رأي قهر نكرده و نميكنند، بلكه جرياني تندرو قصد حذف اصلاحطلبان را دارد. همانطور كه اين جريانات كل مردم را حذف كرده و ناديده انگاشتهاند، میافزاید: «سخنگوي شوراي نگهبان رسماً اعلام كرد، مشاركت براي بخشهايي از حاكميت اولويت نبوده است. يعني در دلزدگی مردم از حضور در انتخابات تأثيرگذار است و با ردصلاحيتها به نفع يك جريان خاص، مردم را دلسرد ميكند. رسماً اعلام ميكند كه مشاركت مردم مسأله مهمي نيست! تحريم انتخابات توسط شوراي نگهبان انجام ميشود.»
احمد زیدآبادی هم در یادداشتی نوشت: «آقای باهنر با آنکه شرط و شروط گذاشتن برای ورود به صحنه انتخابات را بیمعنا دانسته، اما حاکمیت را از این قاعده مستثنا فرض کرده است. بهزعم او، گروهها و فعالان سیاسی و شهروندان عادی حق اعلام شرط و شروط برای ورود به صحنه انتخابات ندارند، ولی در مقابل، حکومت از هر نوع حقوحقوقی برای تعیین هر جنس شرط و شروطی به احزاب و شهروندان برخوردار است.»
صادق زیباکلام هم اظهار داشت: «آقای باهنر بهجای تهدید اصلاحطلبان و دیگران که بیایند و در انتخابات شرکت کنند، چرا یکبار هم شده از خود نمیپرسید که چگونه عمل کردهایم که اکنون به این نقطه رسیدهایم که آقای باهنر مجبور میشوند با تهدید اصلاحطلبان تنور انتخابات را گرم کنند.»
حسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات هم درباره صحبتهای باهنر اعلام کرد: «انتخاباتی که میگوید مردم رأی بدهند اما من تصمیم میگیرم رد کنم، این چه انتخاباتی است؟ شما عنوانِ انتخابات را پیدا کنید اصلاحطلبان از انتخابات رویگردان نیستند ولی زمانی که انتخابات با این قانون و امثال آن به انتصابات تبدیل میشود، من نمیتوانم بگویم که کسی شرکت میکند یا نه. اصلاً موضوع انتخابات منتفی است که مردم شرکت کنند یا شرکت نکنند.»
جلیل رحیمیجهانآبادی نماینده مجلس هم در واکنش به این اظهارات باهنر در توییتر نوشت: «خلاصه پیشنهاد باهنر به اصلاحطلبان این است: شما در انتخابات شرکت کنید، بعد شما را رد صلاحیت کنیم. اما شما مردم را تشویق کنید تا مشارکت بالا برود چون مردم به حرف ما پای صندوق نمیآیند. بعد ما اصولگرایان با خودمان رقابت کنیم و پیروز شویم و شما شکست مفتضحانه خود را بپذیرید و از ما تشکر کنید.»
البته برخی معتقدند، باهنر این سخنان را «برای خوشآمد برخی افراد و جریانات اظهار داشته و مشخص است این خوشخدمتیها در ازای تمنایی انجام میشود» بهویژه زمانی که اصلاحطلبان را نقد ميكند، اشارهاي هم به راه دشوار جبهه اصولگرايي براي رسيدن به اجماع مينماید و با بیان اينكه «وحدت اصولگرايي به اين راحتيها اتفاق نميافتد»، تلويحاً از ضرورت بهکارگیری كاتاليزورهايي صحبت ميكند كه بتوانند وحدت ميان اصولگرايان را در بالاترين سطح محقق كنند و كيست كه نداند يكي از این كاتاليزورها، خودِ باهنر است. بنابراين تلاش او براي نقد اصلاحطلبي و حمايت از دولت و اعتراض به عملكرد قاليباف با جملاتی نظیر اینکه «با به چپچپ به راستراست، نميتوان بر مجلس رياست كرد»، مطرح نمودن خویش در جبهه اصولگرایی است. لذا ميتوان پيشبيني كرد که این تلاشها به نتايج موردنظر منجر نخواهد شد و او در كنار ساير اصولگرايان سنتي، خارج از گود تصميمسازيهاي كلان اصولگرايي باقي خواهند ماند زیرا به قول “جواد امام”: «حرفهاي باهنر مانند بسياري از اصولگرايان سنتي ديگر، در طيف راست و اصولگرايان هم خريداري ندارد.»
“عباس عبدی”، تحلیلگر مسائل سیاسی هم در توییتی نوشت: «در کشوری که مردم برای خرید پراید حتی با قیمت نجومی، در صف میایستند، چه بلایی سر انتخابات آوردهاید که برای رأی دادن مردم، کارتان به تهدید کشیده؟ قدری به کیفیت بپردازید. تهدید اثر عکس دارد، کاش این را میفهمیدند.»
بههرحال، بخش اعظم جریان اصولگرایی کاملاً آگاه است که بهتنهایی قادر به بالابردن مشارکت مردم در انتخابات نیست. بنابراین، این بخش از جریان اصولگرایی که تمایل به جذب مشارکت دارد، نیاز به حضور اصلاحطلبان را درک کرده اما همانند جریان تندرو اصولگرا بهخوبی آگاه است که حضور رقیب در مرحله نهایی انتخابات، به معنای شکست این جریان میباشد و لذا درپی آن است که با توصیه اما به زبان تهدید، اصلاحطلبان را وادار نمایند نقشی منفعل در انتخابات ایفا نمایند تا شاید بخشی از قشر خاکستری وارد عرصه انتخابات شوند، که با توجه به تجربه دو انتخابات قبلی، این دیدگاه کمی خوشبینانه است.