این روزها متأسفانه شاهدیم که کودکان به دست مادرانشان آرایش میشوند، از طرفی تبلیغ این فقر فرهنگی از سوی سلبریتیهای به ظاهر روشنفکر هم روزبهروز افزایش مییابد. با گسترش استفاده خانوادهها از فضای مجازی (بهخصوص اینستاگرام) و به رخ کشیدن ظاهر و اولویت دادن به زیبایی، متأسفانه والدینی هستند که برای یک عکس آتلیهای ساده، کودک را به آرایشگاه برده و آرایشی سنگین روی چهره معصوم او انجام میدهند؛ همین امر بهصورت ناخودآگاه به کودک القا میکند که بدون آرایش زیبا نیستی و اگر میخواهی دیده شوی و مورد توجه عموم و تحسین همگان قرارگیری باید آرایش کنی! برخی روانشناسان آرایش دختران خردسال را “بحران هویتی خاموش“ میدانند، دختربچههایی که از سن ۴ سالگی و حتی کمتر به بعد دوست دارند خود را شبیه مادرشان کنند و یا برای مدهای اینستاگرامی سرخاب سفیدآب میشوند.
آرایش مرز داشت
یک روانشناس در همین خصوص گفت: پدر و مادرهای روزگار ما با مشکلات و آسیبهای نوپدیدی روبرو هستند که شاید در گذشته، کمتر خانوادهها با این مشکلات روبرو بودند.
محمد عسگری افزود: بهرغم اینکه در گذشته آرایش کردن مرزهای سنی و موقعیتی داشت اما یکی از مسائلی که امروزه با یک نگاه ساده به اطراف خودمان متوجه آن خواهیم شد، کاهش سن آرایش در بین دختران نوجوان است.
وی اظهار کرد: در گذشته آرایشهای تند و غلیظ جایی در کوچه و بازار و محل کار و تحصیل نداشتند، اما امروزه با کاهش سن آرایش کردن و جابجا شدن مرزهای موقعیتی متأسفانه شاهد آرایشهای غلیظ از سوی دختران نوجوان در کوچه و خیابان هستیم.
این روانشناس گفت: اگر امروزه والدینی باشیم که دختری در آستانه بلوغ در خانه داریم، مدام نگرانیم و دلمان نمیخواهد او به یکی از دختران آرایشکرده خیابان تبدیل شود. البته اگر به هر مسئلهای از زاویه علمی و تخصصی نه هیجانی و تعصبی توجه کنیم مسلماً بهتر میتوانیم مسئله را تبیین و تفسیر و نهایتاً تدبیر نمائیم.
وی بیان کرد: بر اساس علم روانشناسی رفتار آرایش کردن در پاسخ به نیازهای عاطفی سرکوبشدهای است که نوجوان بهوسیله آن و با اتخاذ یک استراتژی غلط به نیازهای خود پاسخ میدهد.
عسگری معتقد است؛ تائید طلبی، توجهخواهی و نیاز به ابراز وجود از جمله مهمترین نیازهای روانشناختی دختران در سن نوجوانی است. نیازی که اگر در خانواده، مدرسه و اجتماع بهطور صحیح اغنا شود کمتر شاهد بیمبالاتی و افراطگرایی در توجه به ظواهر خواهیم بود.
وی گفت: اگر خانوادهها با برقراری ارتباط مؤثر با دختران نوجوان و با برشمردن نقاط و ویژگیهای مثبت، احساس ارزشمندی و اعتمادبهنفس را به آنها القاء کنند، فرزندان ما نیازی به جلبتوجه دیگران در جامعه نخواهند داشت.
این روانشناس با اشاره به اینکه مدرسه بهعنوان خانه دوم فرزندان جایگاه مهمی در پیشگیری و درمان این مسئله دارد، اظهار کرد: مدرسه با شناسایی استعدادها و ارتقاء سطح توانمندی دانشآموزان میتواند احساس ارزشمندی را برای آنها به ارمغان بیاورد.
وی افزود: با تشویق دانشآموزان به شرکت در فعالیتهای پرورشی و فوقبرنامه مدرسه مانند گروههایهها تئاتر، سرود و فعالیتهای علمی میتوان آنها را به سمت نمایش توانمندیها و استعدادهایشان بهجای نمایش ظواهر و زیباییهای صورت سوق داد.
وی با بیان اینکه بررسیها نشان میدهد سن استفاده از مواد آرایشی به دوران دبستان رسیده است، عنوان کرد: بهرغم اینکه در کشورهای دیگر آرایش کردن بیشتر در میان زنان مسن دیده میشود، اما سن استفاده از لوازمآرایشی در ایران به دوره راهنمایی و حتی دبستان رسیده است.
آرایش از حدود و موقعیت خود عبور کرده است!
یک جامعهشناس در همین خصوص با بیان اینکه مصرف لوازم و مواد آرایشی تاریخ دیرین دارد، گفت: این موضوع ریشههای روانشناختی و جامعهشناختی نیز دارد که به کمک نظریههای علمی تبیین پذیر است.
سیدعباس عابدی افزود: بر اساس یک بررسی اجتماعی و آماری، ایران در زمره کشورهایی است که بیشترین متقاضی مصرف لوازمآرایشی را دارد و کشورهای پیشرفتهتر بهمراتب کمتر از ایران است و از لوازمی مصرف میکنند که برای سلامتی مضر نیست و عیار حفاظتی آن بالاست.
وی اظهار کرد: آرایشهای کودکانه اگرچه جنبه مشکلزایی یا آسیبی ندارند ولی تبعات اجتماعی، روانی، جسمی، روحی و بهداشتی برای آن منصور است.
این جامعهشناس با بیان اینکه امروزه آرایش کردن برای محیطهای عمومی غلیظ و غیرمتعارف از حدود و موقعیت خود عبور کرده است، عنوان کرد: خانواده در گذشته ساختار سنتی داشته و در آن ارزشهای اجتماعی و فرهنگی توسط بزرگترها به فرزندان دیکته و حرمت نهاده میشد و همگان بر اجرای این الگوها پافشاری میکردند و تخطی از آن نابخشودنی و مستوجب طرد اجتماعی بود.
عابدی خاطر نشان کرد: در گذشته والدین به ارزشهای پاخورده و زماندارشان سخت پایبند بودند و فرزندان از دایره نازککاریهای زندگی، معاشرتها و مناسبات خاص زناشویی دور نگهداشته میشدند و بدین طریق محافظت میشدند، کودکان کودکی کرده و پا در کفش بزرگترها نمیکردند.
وی گفت: بهتدریج با ورود وسایل جدید ارتباطی و دیجیتالی، افزایش میزان تحصیلات افراد، تحولات و توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، صنعتی و دیگر عوامل شکل و ماهیت خانواده تغییر یافت؛ نگرشها، سنتها و آدابورسوم تغییر کرد، نظام ارزشها دگرگون گشته و ارزشها و باورهای فرهنگی همچون گذشته مورد تکریم واقع نشد و بدین ترتیب از این پس معیارهای رفتاری بزرگترها برای کودکان جذابیتی نداشت، از تأثیرگذاری خانواده بر فرزندان بهشدت کاسته شد، عصر تسلط و اقتدار بیچون و چرای والدین بر فرزندان رو به افول نهاد، کودک محور توجهات خانواده واقع شد و دموکراسی بر خانواده ایرانی تا حدودی سایه افکند.
این استاد دانشگاه افزود: در چنین فضایی که کودکان زمینه را برای ابراز سلایق و علایق خود فراهم میبینند و در نتیجه رفتارهای تقلیدی و همانندسازی توسط کودکان پررنگتر و مداخلات والدین کمتر، در نتیجه شاهد رفتارهایی از کودکان متمایز با گذشته هستیم.
وی با اشاره به اینکه دختران زیبایی بدن را به رخ میکشند و طنازی مستمر میکنند، بیان کرد: رویآوری افراط گونه کودکان به ظاهری فانتزی، سرگشتگی از سایر جنبههای هویتی بوده و این نشان میدهد الگوهای نادرست رفتاری به کودکان منتقل شده است.
این جامعهشناس عنوان کرد: اگر مداخلات والدین کمتر نمیشد، ارتباط با کودک زایل نمیگشت و والدین با کودک بازی میکردند، ورزش، نقاشی، تمرین خط و هنرهای دیگر را به کودکان میآموختند و کودک رها نمیشد شاهد این وضعیت نبودیم.
وی معتقد است؛ بهاندازهای که در خانهها لوازم آرایشی در دسترس و معرض دید کودکان است پارچ آب در دسترسشان نیست، گفت: امروزه اگر زیبایی را فقط به ظاهر کودک تعریف میکنیم پس از چه چیز و از چه رو نگرانیم؟ به تعبیری «خود گویی و خود خندی، عجب خانواده هنرمندی» این موضوع فغان ندارد؛ زیبا شدن راه و اصول خاص خود را دارد و نسخههای توصیه درمانی فعلی هرگز کارگشا نیست و دورهاش سپری شده است.
خانوادهها کنار آمدهاند
قبلاً خانوادهها به خود حتی اجازه نمیدادند که فرزندان دختر خود را برای اصلاح و آرایش به آرایشگاه ببرند و این کار از نظر عرف جامعه قابلقبول نبود اما امروز شرایط متفاوت از قبل شده و نهتنها خانوادهها با مسئله آرایش دختران جوان کنار آمدهاند، بلکه بسیاری از دختران همراه مادرانشان به آرایشگاه مراجعه کرده و خدمات متنوعی را از آرایشگر مطالبه میکنند. حتی در مناسبتهای مختلف شاهد حضور دختربچههایی در آرایشگاه هستیم که با موافقت والدینشان آرایشهایی خیلی غلیظ بر روی آنها انجام میشود که در گذشته اصلاً اینگونه نبود.
متأسفانه جامعه هم حساسیتهای قدیم را نسبت به آرایش دختران جوان ندارد و در این چند دهه راحت با موضوع کنار آمدهاند، آنچه که باید نیک بدانیم این است که برخوردهای سختگیرانه و تعصبی تا به حال چندان مؤثر نبودهاند. این مسئله نیاز به یک برنامهریزی تربیتی، اعتقادی و فرهنگسازی نوین دارد تا بتوان با رعایت احترام به شأن و حرمت انسانی به ترمیم این زخم فرهنگی پرداخت.