• امروز : سه شنبه, ۶ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 26 November - 2024
پارس وی دی اس
7

“حلقه واسط”، راهکار برون‌رفت از شرایط؟

  • کد خبر : 8173
  • ۱۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۱
“حلقه واسط”، راهکار برون‌رفت از شرایط؟
صدای خاوران-اعتراضاتی که طی ماه‌های اخیر شکل گرفت، پرسش‌‌های مهمی را در خصوص ریشه‌های این اعتراضات و راهکارهای برون‌رفت از این شرایط را مطرح کرد و طیفی از راهکارها که حتی در سطح سران قوا هم مطرح شد، "گفتگو" و "تغییرات در نظام حکمرانی" را به عنوان راهکار برون‌رفت مطرح کرده است.

اعتراضاتی که طی ماه‌های اخیر شکل گرفت، پرسش‌‌های مهمی را در خصوص ریشه‌های این اعتراضات و راهکارهای برون‌رفت از این شرایط را مطرح کرد و طیفی از راهکارها که حتی در سطح سران قوا هم مطرح شد، “گفتگو” و “تغییرات در نظام حکمرانی” را به عنوان راهکار برون‌رفت مطرح کرده است.

در این ارتباط، برخي از چهره‌ها و شخصيت‌ها حتی از مقامات درون حاکمیت از گفت‌وگو صحبت به میان آوردند. اما واقعيت امر اين است که علی‏رغم آن اظهارات، تاکنون هيچ علامت و نشانه‌اي وجود ندارد که مبيّن آن باشد؛ راه‌حلي به نام راه ميانه از طریق گفتگو وجود دارد، چرا که برخي به‌خصوص چهره‌ها و شخصيت‌هاي تندروتر، هرگونه انعطاف در رفتارشان را مترادف با عقب‌نشيني مي‌دانند.

بسياري معتقدند؛ براي تحليل بهتر شرايط کنوني جامعه و آنچه طي چندماه گذشته بر جامعه رفته، بايد ابتدا به ريشه‏‌ها و علل بروز و وقوع تحولات اخير پرداخت. آنچه که مسلّم است اتفاقات اخير جامعه ريشه در نارضايتي‏‌هاي مردم از روندهاي موجود داشته و برخي به اين نتيجه رسيده‌اند که با صِرف ابراز نارضايتي، کاري از پيش نخواهند رفت و بايد شرايط به‌گونه‏‌اي پيش برود که صداي آنها و مطالبات‌شان شنيده شود. همين مساله باعث شده در ميانه تحولات چند ماه اخير، شاهد برخي اظهارنظرها و طرح برخي مسائل همچون “گفت‏‌وگو” در جامعه و “حکمراني خوب” از سوي برخي مقامات نيز باشيم. اين در حالي است که به عقیده بسياري از کارشناسان و صاحب‌نظران هرگونه گفت‏‌وگو، ميانجي‌گري و… ميان جامعه، دولت و حاکميت بايد منجر به نتايج مؤثر عملي شود و اگر قرار بر گفت‏‌وگو ميان جامعه و حاکميت است، ابتدا بايد اشخاص و نهادهاي ميانجي مشخص و از سوي حاکميت و جامعه به رسميت شناخته شوند، سپس مطالبات و انتظارات جامعه مطرح و در راستاي مرتفع‌شدن آنها تلاش شود. اما اين‌که روند امور به سمتي برود که شاهد تغيير و اصلاح جدي در رويکردهاي دولت و حاکميت نباشيم و همان روندهاي سابق برقرار باشد، نمي‏‌توان انتظار داشت که نتيجه موثري از گفت‏‌وگو ميان دولت، حاکميت و جامعه بیرون‏‌ آيد. قدر مسلّم، مطالبات امروز جامعه با رويکردها و نسخه‏‌هاي ديروزي قابل رفع شدن نيست و جواب نخواهد داد. امروز بايد با توجه به خواسته‏‌هاي نسل جوان پيش رفت و زمينه را براي گفت‏‌وگويي هم سطح فراهم کرد و يکي از پيش‌زمينه‏‌هايي که مي‏‌تواند راه را هموار نماید، بازگشت جبهه ميانه‌رو و ايجاد فضايي براي کنش سياسي آنهاست.

بيژن عبدالكريمي استاد فلسفه و تحليلگر اجتماعي مي‌گويد: «ما نياز به افراد دو زبانه و دوزيست داريم تا هم با منطق نسل‌هاي جديد آشنا باشند و هم با منطق حكومت.» به اعتقاد او، ضرورت ايجاد تغيير در جامعه و در اركان سياسي، تبديل به يك خواست ملي شده است و قدرت سياسي نمي‌تواند اين خواست ملي را ناديده بگيرد. براي ايجاد تغييرات اصلاحي نیز، به افراد دوزيست و دوزبانه‌اي نياز است كه در شمايل حلقه واسط، بتوانند مطالبات قشر جوان و نوگرا را به حاكميت و خواسته‌هاي حاكميت را به اين اقشار جوان منتقل كنند. اما متاسفانه در این شرایط، صداي تندروهاي خشونت‌گرا، بسيار بلند است و صداي افراد صلح‌طلب، عاقل و خرَدورز كمتر شنيده مي‌شود. افراد كوتاه قامتي كه سودهاي كلاني از وضعيت‌هاي بحراني و تعارض‌آميز به جيب مي‌زنند، مي‌كوشند اين شكاف‌ها را دامن بزنند در حالی که هر كس اين شكاف‌ها را دامن بزند به كشور خيانت كرده است.

خوشبختانه حاكميت سياسي، نشانه‌هايي را مبني بر خواست تغيير از خود نشان مي‌دهد اما اين نشانه‌ها بسيار ضعيف و نامتناسب با شرايط كنوني هستند و اراده سياسي نيرومندي براي تحقق تغييرات عميق در كشور وجود ندارد. البته مشكلات امروز ايران، خلق‌الساعه شكل نگرفته‌اند، بلكه حاصل اجرای چهل‌سال سياست‌هايی است که روي هم تلنبار شده و اکنون هم اصلاح امور به سادگي‌ امكان‌پذير نيست. از سوي ديگر، حاكميت هم نگران است كه هر نوع اصلاحي، منجر به از هم گسيختگي كل سيستم شود. لذا بيژن عبدالكريمي می‌افزاید: «من فكر مي‌كنم در اين ميان به افراد خردمند و حلقه واسطه نياز داريم كه هم مورد اعتماد جامعه معترض باشند و هم خواهان فروپاشي كشور نباشند، ضمن اين‌كه معضلات حاكميت را نيز درك كنند. فكر مي‌كنم اين چهره‌هاي واسط مي‌توانند به عبور از بحران كمك كنند. اما متاسفانه قدرت سياسي، اغلب چهره‌هاي مقبول را سوزانده و بيشتر واسطه‌ها را حذف كرده است. امروز هم بخشي از جامعه به خصوص نسل‌هاي جديد، زبان حاكميت را نمي‌فهمند، حاكميت هم متاسفانه زبان اين نسل‌ها را نمي‌داند.»

علی مطهری نماينده ادوار مجلس هم در ارتباط با ريشه‌يابي اعتراضات و بازگشت جناح ميانه‌رو به عرصه سياست اظهار می‌دارد: «اگر همان انتخابات رقابتي شکل گيرد، بالاخره يک عده از نخبگان وارد مجلس مي‏‌شوند يا اين‌که اگر ما احزاب قوي داشته باشيم و به اينها ميدان داده شود، از طریق اين جايگاه‏‌ها نحبگان مي‏‌توانند حرف‏‌هاي خود را بزنند و تاثير‏‌گذار باشند.» و می‌افزاید: «اگر فضا باز‌تر باشد، طرح ميانجي‏‌گري و بازگشت جناح ميانه، ‌کار خوبي است که بالاخره حزب و جبهه‏‌اي تشکيل شود. اما با اين تفاسير، راه ميانه‌روي و اصلاح نیز فعلاً تا امروز بسته است. آنهايي که محافظه‌کاري کردند هم رد شدند. کسي مثل آقاي لاريجاني هم که تابع بود، رد شد.»

سيدمصطفي هاشمي‏‌طبا  فعال سياسي هم در ارتباط با شرايط جامعه و راهکارهاي تعامل جامعه و حاکميت اظهار داشت: «آنچه در جامعه ما جريان دارد اين است که از قديم مي‏‌گفتند اقبال مردم به انتخابات، نشانه رضايت جامعه از حاکميت است و در اين راستا مثال مي‏‌زدند که اين ميزان رضايت و مشارکت در کشور ما70درصد و در کشورهاي ديگر40 درصد است. اما در انتخابات پيشين رياست‌جمهوري و مجلس، اين درصد پايين آمد. با اين حال دوستان فکر مي‏‌کنند که حق با آنهاست.»

“صادق زیباکلام” هم در این زمینه اظهار می‌دارد: «به جز موارد محدود که از گفت‌وگو و ديالوگ صحبت شده، بقيه اظهار نظرها يا اساساً به گونه‌اي بوده که در کشور هيچ بحراني وجود ندارد و همه چيز عادي است و ما در شرايط قبل از اين تحولات به سر مي‌بريم و يا اين‌که با توپ و تَشَر صحبت کرده‌اند و غيرمستقيم گفته‌اند اهل عقب‌نشيني نيستند.» به عقیده زیباکلام، گام اول را بايد حاکميت و دولت بردارد و اگر قرار باشد که راه‌حلي وجود داشته باشد چه اسم آن ميانه‌روي، گفت‌وگو، مصالحه يا هر نام ديگري باشد، مستلزم آن است که گام نخست از سوي دولت و مجموعه حاکميت برداشته شود. منتهي مادام که دولت و مجموعه حاکميت قبول ندارند که نارضايتي وجود دارد، و فکری برای رفع آن برندارند، اين نارضايتي‌ها از بین نخواهد رفت. لذا اگر مي‌خواهند شرايط رو به بهبود برود، بايد در روند‌ها و عملکردهاي خود تجديدنظر کنند و از نخبگان و برنامه‌هاي درست‌تر و دقيق‌تر براي حل مشکلات موجود استفاده کنند.

البته برخی نیز انتظار دارند که رسانه‌ها در این شرایط به کمک آمده و برای حل مشکل همکاری نمایند. اما بیژن عبدالکریمی معتقد است؛ رسانه في‌نفسه نمي‌تواند كاري بكند. رسانه ابزار است و نيازمند گفتماني است كه او را حمل كند و نمي‌تواند نقش واسط را ايفا كند. وی می‌افزاید: «متاسفانه ما در جنگ رسانه‌اي به‌طور مطلق باخته‌ايم. هم رسانه ملي و صداسيما علي‌رغم همه سرمايه‌گذاري‌هاي هنگفت، شكست سهمگيني در نزاع رسانه‌اي خورده و هم ساير رسانه‌هايي كه از بودجه عمومي ارتزاق مي‌كنند. تنها برخي صداهاي كم‌رمق رسانه‌اي باقي مانده‌اند كه آنها هم مدام تهديد مي‌شوند. رسانه‌هاي ما امروز يا رسانه‌هاي حاكميتي هستند يا رسانه‌هاي تحت نظر حاكميت. اين رسانه‌ها ارزش و اعتبار خود را از دست داده‌اند. ظرفيت بسيار معدودي از رسانه‌ها باقي مانده‌اند كه تلاش مي‌كنند صداي اقشار محروم را بازتاب دهند كه اين رسانه‌ها هم مورد تهديد قرار مي‌گيرند.»

 

لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=8173
  • نویسنده : علی محمد خزاعی
  • منبع : آوای کاشمر
پارس وی دی اس

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.