مخالفانِ جریان اصلاحات با سوار شدن بر موج مشکلات اقتصادی جامعه در تلاشند تا چنین نشان دهند؛ جریان اصلاحات به مشکلات دامن میزند و نه تنها راهکاری برای حل مشکلات اقتصادی ارائه نمیکند بلکه هر روز بر حجم آن میافزاید تا در مرحله بعد این گونه القا کند که اصلاحطلبان درصدد به خیابان کشیدن مردم برای اعتراض به وضعیت اقتصادی هستند. نکته قابل تأمل آنجاست؛ اصولگرایان در برهههای مختلف و با نشان کردن موضوعاتِ روز، این اتهام را به اصلاحطلبان وارد میکنند مانند 9دی سال گذشته که جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در مجلس ادعا کرد: «پس از فتنههای ۷۸ و ۸۸، سومین فتنه، فتنه اقتصادی با اسم رمز مذاکره است که هدف آن ایجاد بنبست اقتصادی است.» پس از آن البته این نماینده اصولگرا پاسخی برای عدم ایجاد فتنه با محوریت مذاکرات نداد، چرا که جوابی نداشت! یکسال قبل از آن یعنی در دی 96 هم تسنیم در گزارشی چنین وانمود کرد که فتنه اقتصادی ماحصل اقدام مشترک اصلاحطلبان و دولت است. حالا که بهانه جدیدی برای نسبت دادن به فتنه اقتصادی 98 نیست، اظهارات حجاریان بهصورت خام و نچسب به بهانهای برای ادعای چندباره ایجاد فتنه اقتصادی 98 از سوی اصلاحطلبان شده است.
حجاریان چه نوشت؟
تئوریسین جریان اصلاحات نوشت: «شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جُست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.» وی در ادامه هفت پیشنهاد مشخص خود به اصلاحطلبان را این گونه بیان میکند:
۱) روندها و چشماندازها را بهزبان قابل فهم تحلیل و ترجمه و ذیل آن، نقش، جایگاه و کارکرد خود را بهعنوان نیروی تحولخواه تعریف کنند.
۲) عقلای جناح راست را درباره وخیم بودن شرایط آگاه کنند تا در ادامه، نیروهای مؤثر و تصمیمساز حکومت تصویری واقعی از وضع موجود و مطلوب به دست آورند.
۳) از خمودگی و رخوَت خارج شوند، تجدید نهادی را در دستور کار قرار دهند و مواضع انتقادی را به راهبرد و راه برونرفت بیامیزند.
۴) توان دانشگاهیان تحولخواه را در دانشگاههای داخل و خارج شناسایی کنند و سپس پِلَتفُرمهای زیربنایی را در قالب بستههای مشورتی در دسترس عموم بهویژه دولت قرار دهند.
۵) از طریق وزارت کشور یا کمیتهای متشکل از نیروهای زبده و اصیل، درخصوص پالایش احزاب منتسب به خود اهتمام بورزند و احزاب کممایه را درون احزاب بزرگ ادغام یا آنها را منحل کنند.
۶) به نقد اپوزیسیون بَدَلی دستساز ترامپ توجه ویژه نشان دهند و ذیل آن هویت و کیفیت را به اپوزیسیون بازگردانند.
۷) در برابر اتهامات و جعلیات، دفاع همهجانبه از خود را در پیش بگیرند و بهطور مستند عملکرد و مواضع نیروهای مقابل و اسطورهسازیهایشان را به تیغ نقد بسپارند.» پس از انتشار این یادداشت بود که واکنشها آغاز شد و مخالفان اصلاحات گویی میدان جدیدی برای هجمه به رقیب یافتهاند.
هراس دلواپسان از تئوری حجاریان
سایت مشرق از جمله رسانههای دلواپس نوشته است: «تئوریسینهای فتنه آینده، پس از بسترسازی برای مشکلات اقتصادی و دادن گِرای خیابان به مردم، اکنون میگویند هنگام بروز توفان باید سر خود را پایین بگیریم. اینکه آقای حجاریان با به راه انداختن یک بازی اطلاعاتی، تلاش کرده است تا بهزعم خود از کمند برخوردهای امنیتی در صورت وقوع فتنه اقتصادی بگریزد و خیلی ساده اینطور وانمود کند که اگر نظام مشکل اقتصادی نداشت، مردم هم به خیابانها نمیریختند! این در حالی است که همین آقایان بودهاند که تأکید بر تأثیرگذاری کمتر از ۳۰ درصد، تحریمها را به سخره گرفتند، از شرایط حاد اقتصادی سخن گفتند و نگفتند که شرایط حاد اقتصادی یعنی سودان! حجاریان غیر از ایجاد حصار امنیتی برای دوستانش که هریک فرمانده یکی از جناحین فتنه اقتصادی هستند، برای این توفان خودساخته، قایق نجات هم ساخته است. چه اینکه او طی سال ۹۷، دو مرتبه بر این جمله تأکید کرد که اصلاحطلبان حتی در یک حکومت جدید هم زنده میمانند!»
مشرق چنین نتیجه گرفته است که: «اطلاعات پیشگفته به روشنی هرچه تمامتر، طرح جریان سیاسی خاص برای کنترل از راه دور فتنه اقتصادی و بسترسازی برای آن را نشان میدهد. اما این تمام ماجرا نیست و آقای حجاریان و سایر دوستان ایشان که در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری دولت روحانی پیرامون حضور میلیونی مردم نیز تئوریپردازی کردهاند، احتمالاً برنده این بازی نیستند… خاصه اینکه ارکانی از نظام مدتی است بر پرونده سیاهنمایی از اوضاع کشور متمرکز شده و فرآیندهای قضایی و امنیتی نیز برای برخورد با این سیاهنماییها تعریف شده است».
مطلب مشرق با این جملات پایان مییابد: «به دیگر سخن اینکه بعید است در ۴۰ سالگی عمر با برکت نظام اسلامی، فاکتورهای امنیتی، قضایی، پژوهشی و اطلاعاتی کشور در حدی باشد که باز هم بانیان اغتشاش و سقوط بتوانند در دستشویی هواپیما پنهان شوند و با ظاهر زنانه از کشور بگریزند و یا اینکه پس از طراحی چندین فتنه بزرگ، باز هم به حیات سیاسی خود ادامه بدهند. برخی معتقدند در صورت بروز فتنه اقتصادی در کشور که بسترسازی آن از سوی ستاد اصلاحات یک حقیقت غیرقابل خدشه و محکم است، مخیرسازی بانیان اغتشاشهای ۷۸، ۸۸ و منصه احتمالی سوم! در دو راهی «توبه رسمی یا برخورد قضایی» یک ضرورت است.»
نه به ائتلاف با اصولگرایان
از سوی دیگر اصلاحطلبان به دور از تلاش اصولگرایان برای ساخت فتنه اقتصادی به نام اصلاحات، به بررسی آنچه پرداختند که حجاریان تحت عنوان «استراتژی مشارکت مشروط» مطرح کرد. عبدا… ناصری به نامه نیوز گفت: «بخش عظیمی از اصلاحطلبان همچنان درگیر مسائل سیل فروردین ماه هستند و موضوعات آن را دنبال میکنند. بنابراین هنوز درباره اتخاذ استراتژی برای انتخابات 98 در شورای عالی سیاستگذاری، مجامع و مجموعههای دیگر بحث و تبادل نظر نکردند.»
وی افزود: «البته آقای حجاریان نکته قابل توجهی مطرح کرد اما دیدگاه دیگری هم در جریان اصلاحات وجود دارد. اصلاحطلبان درباره این دو نگاه «مشارکت مشروط» و «مشارکت تحت هر شرایطی» باید گفتوگو کنند و در نهایت تصمیم بگیرند. ناگفته نمانَد که هرکدام از این نگاهها طرفدارانی دارد.»
عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات تأکید کرد: «البته من با نظر آقای حجاریان موافق هستم چون گسست اجتماعی نه تنها بین جامعه با جریانات سیاسی بلکه فراتر از آن اوضاع را به گونهای کرده که اصلاحطلبان به راحتی دفعات قبل نمیتوانند با جامعه گفتوگو کنند اما در مجموع معتقدم اتخاذ دکترین انتخاباتی نباید بیش از این به تعویق بیفتد و هر تصمیمی هم که گرفته شد باید هرچه زودتر به جامعه اعلام شود.»
وی در توضیح جزئیات ایده «مشارکت مشروط» اظهار کرد: «شرط نخست انتخابات قابل دفاع است. انتخابات را باید “فرایند” دید که بررسی صلاحیت نامزدها نقطه آغازش است، به عبارت بهتر، شورای نگهبان باید متفاوت از گذشته عمل کند.»
این فعال اصلاحطلب یادآور شد: «اگر نظارت بخواهد همچون دوره دهم انتخابات مجلس باشد، معتقدم اصلاحطلبان نمیتوانند لیست بدهند. اصلاحطلبان سال94 با حداقلها کنار آمدند و لیست خود را با حضور برخی اصولگرایان معتدل بستند اما در سال 98 نباید این رویه دنبال شود.»