این روزها، آوای‌کاشمر بیست و یکمین سال رویش خود را آغاز می‌کند اگرچه در این ایام دل‌خوشی‌های مردمان سرزمینمان به‌غایت اندک است، در سال‌های اخیر پس از تنگناهای اقتصادی و تحریم‌هایی که بر سر مردم آوار شده سالی پر از تلخ‌کامی بر ایرانیان رفته است، بهار امسال با سیل خوزستان و گلستان همراه شد و در ادامه اعتراضات بنزینی و برخی آشوبگری‌ها و در پی آن شهادت حاج قاسم سلیمانی و جان باختن ده‌ها نفر در مراسم تشییع پیکر این شهید در کرمان، و سانحه سقوط هواپیمای اوکراین و از دست دادن ده‌ها جوان نخبه همه و همه دست‌به‌دست هم داد تا امید در بین مردمان رنگ ببازد و چه‌بسا رسانه‌های گوبلزی خارجی با دروازه‌بانی خبری ویژه خود اخبار کشور را جوری منعکس می‌کردند که عن‌قریب اوضاع به نفع دشمنان تغییر می‌کند، در این برخی گوبلزهای داخلی هم متملقانه به‌جای آن‌که اصول حرفه‌ای فعالیت رسانه‌ای را رعایت کنند و بنا به واقعیت‌ها به اظهارنظرهای سطحی فاصله بگیرند با برخی پنهان‌کاری‌ها خود را تافته جدا بافته دیدن، کام مردم را تلخ‌تر کردند.
حال‌آن‌که چنین رویکردهایی از سوی رسانه ملی بدون رقیب که باید زبان مردم باشند و در دفاع از حقوق مردم حق‌طلب و حقگو دردآور می‌نمود به‌ویژه آن‌که ما آوای‌کاشمری‌ها در مدت بیش از دو دهه که در دیار ترشیز قلم‌زده‌ایم همواره سعی بر آن داشته‌ایم در مسیر خردورزی گام برداشته و اسیر هیجانات نباشیم و از سطح و کف مسائل به عمق آن‌ها برویم و اگرچه گاه مسئولان و ذی‌نفوذان در اداره امور شهر خواسته‌اند، سطح دست‌اندرکاران مطبوعات، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را به‌قدری پایین آورند تا فعالین رسانه‌ای واقعیت‌ها را زیر پا بگذارند و آنچه آن‌ها می‌خواهند را بنگارند از این‌رو گاه آن‌ها را در انتشار اخباری مسخ می‌کنند و دلشان می‌خواهد با ابزار رسانه افکارعمومی را آن‌طور که می‌خواهند بفریبند، اما آوای‌کاشمر استوار به سوگند قلم استوار بوده است هرچند در این میان ناکارآمدی مقوله اطلاع‌رسانی در این دیار هم‌چون کلان کشور احساس می‌شود برخی و رسانه‌ها با وابستگی‌ها چاره‌ای جز انعکاس نظر ولی‌نعمت خویش را ندارند انتظار می‌رود، این روزها بیش از هر زمان دیگری، رسانه‌ها به سمت آزادی مسئولانه سوق یابند تا دیگران رسانه را مانند بوق ببینند؛ تا گوش برخی را کر کند. کاش دست‌اندرکاران و فعالان رسانه لااقل در این دیار در شرایطی که بحران بر جمعیت رسانه‌ها غوغا کرده است، در بیان واقعیت‌ها کوشا باشند و صدالبته مسئولان هم‌دست و بال اهالی رسانه را با برخی انحصارطلبی‌ها و تمامیت‌خواهی‌ها نبندند. در این میان چه بسیار اخبار جعلی و جهت‌دار در میدان شبکه‌های اجتماعی ظهور و بروز پیدا می‌کند و با توجه به قدرت امروز شبکه‌های اجتماعی شیوه فکر، کسب اطلاعات و چگونگی درک جامعه را از دنیای اطراف عوض می‌کند، لذا در این میدان نبرد مجازی باید هم جامعه رسانه‌ای خود را مجهز به سلاح دانش و آگاهی کند و قدرت تحلیل و تفسیر مسائل را داشته باشند و هم دست‌اندرکاران امور خیلی سر خوشانه و تفریحی دل شبکه‌های اجتماعی را خوش نکنند، و با اعتبارسنجی اطلاعات و راستیآزماییها، نوع نشر اخبار در این شبکه‌ها را با رسانه‌های نوشتاری ملتزم به رعایت قانون مطبوعات مقایسه کنند و در مقابل اختلال اطلاع‌رسانی در برخی از این شبکه‌ها را مشاهده کرده و با اهالی مطبوعات مهربان‌تر باشند. زیرا خبر اطلاعاتی است قابل راستی آزمایی که در راستای منافع عمومی تولید و عرضه می‌شود و بر همین اساس اطلاعاتی که فاقد این معیارها باشد، شایستگی این را ندارد که عنوان خبر با خود را یدک بکشد و آن‌ها که مدعی‌اند با انتشار اخباری فاقد این معیارها رسالت خبری خود انجام می‌دهند، سخت در اشتباه‌اند.
