«با تحقيق ميگويم که اين افراد و گروهها هيچ نقطه روشني در كارنامه خود ندارند. آنها هيچ تصميمي نگرفتهاند كه در راستاي منافع ملي و مصالح عمومي ايرانيان باشد. حتي يك مورد را در كارنامه آنها نميتوان پيدا كرد كه گامي به سمت توسعه و رشد اقتصادي كشور برداشته باشند. شخصاً 14روز وقت گذاشتم و كارنامه جريان تندرو را از سال 84 تا 1404 مرور كردم تا مواردي از صلاح و بهبود در عملكرد آنها پيدا كنم. صادقانه ميگويم حتي يك مورد در كارنامه آنها نديدم. اين جريانات راديكال كه هيچ گامي به سمت رشد و تعالي كشور برنداشتهاند.» این جملات، سخنان محمد مهاجري فعال سياسي اصولگراست.
گروهها و افراد افراطی و تندرو اصولاً به منافع ملی کشور توجهی ندارند. متأسفانه این گروهها از ابتدای انقلاب تا به امروز بهخصوص بعد از پایان هشتسال دفاع مقدس، همواره در هر موقعیتی که قرار گرفتهاند برای کشور مشکلات فراوانی ایجاد کردهاند و یکی از دلایل قطعنامههایی که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد بر کشور تحمیل شد، همین گروههای تندرو و در رأس آنها آقای احمدینژاد بود که بیتوجه به منافع کشور اقداماتی انجام داد که به تصویب پنج قطعنامه تحریمی علیه جمهوریاسلامی ایران منجر شد. البته علی جنتی معتقد است که «عناصر دیگری نیز که با احمدینژاد کار میکردند، کشور را درگیر تحریمهای کمرشکن کردند. نمونه بارز آنها سعید جلیلی است که آن زمان دبیر شورای امنیت ملی بود و هیچگاه به مذاکره جدی فکر نمیکرد و در مذاکرات بهدنبال خطابه خوانی و مدیریت جهان بود و کشور را گرفتار مشکلات اقتصادی فراوانی کرد.»
تندروها همان جریانی است که سفارت عربستانسعودی را اشغال کرد و روابط دو کشور را بر هم زد. همین تندروها بودند که در مخالفت با برجام، رفتار و گفتاری هماهنگ با اسرائیل داشتند و همان نقشی که اسرائیل در جلوگیری و تخریب توافق برجام برعهده داشت، در داخل کشور ایفا کردند و برجام را در مجلس آتش زدند و آن را لاشه گندیده توصیف نمودند. اما امروز کاملاً روشن شد که اسرائیل همانند تندروهای داخل، در مسیر توافق برجام سنگاندازی میکرد و اخیراً نتانیاهو بخاطر خروج ترامپ از برجام، از وی تشکر کرد.
در دوره ریاستجمهوری روحانی نیز اقداماتی برای احیای برجام صورت گرفت و عباس عراقچی به عنوان رئیس هیات مذاکرهکننده، شش دور مذاکره انجام داد و متن توافق برای احیای برجام آماده امضا بود، اما همین عناصر افراطی، در مجلس قانونی را گذراندند که مانع امضای توافق گردید تا امروز که نهایتاً منجر به اسنپبک شد و قطعنامهها مجدداً برگشت و کشور گرفتار تحریمسازمان ملل گردید.
ماجرای “کرسنت” یکی دیگر از مشکلات و خساراتی است که این تندروها بر کشور تحمیل نمودند در حالی که آن قرارداد کاملاً در جهت منافع ملی و مربوط به گازهایی بود که در حال سوختن در دریا بود که از آن استفادهای نمیشد. لذا قراردادی با امارات منعقد گردید که آن گازها را صادر کنند ولی سعید جلیلی و همفکرانش بهانهگیری کردند که قیمت گازی که فروخته شده مناسب نیست، و علیرغم آنکه قرارداد بعداً تعدیل و مکانیزمی طراحی شد که متناسب با افزایش قیمت نفت، قیمت گاز هم افزایش پیدا کند، اما باز هم به دلایل واهی مانع اجرای قرارداد کرسنت شدند و اکنون با شرایطی مواجه شدهایم که به دلیل اجرا نشدن قرارداد کرسنت، حدود ۱۸ میلیارد دلار به کشور خسارت وارد گردیده و اموال کشور را مصادره میکنند و آقایان نه تنها پاسخگو نیستند بلکه طلبکار هم هستند.
در زمینه FATF نیز همین جریان تندرو در مجمع تشخیص مصلحت حدود هشتسال مانع تصویب آن شد و اکنون که به صورت مشروط تصویب گردیده، دیگر فایده و نتیجهای ندارد. حسینعلی حاجیدلیگانی، نماینده شاهینشهر پس از تصویب آن در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «این موضوع نهایتاً در مجمع تشخیص مصلحت نظام، با فشاری که از سوی رئیسجمهور اعمال شد، به تصویب رسید.» البته پس از آن باز هم تندروها بیکار ننشستند و تلاشهای خود را برای ناکارآمدسازی مصوبه مجمع درباره CFT آغاز کردند زیرا تندروها در مخالفت این طرح معتقدند: «پیوستن به CFT میتواند منافع ملی کشور را به خطر اندازد و اجرای این کنوانسیون ممکن است به شفافسازی مسیرهای مالی ایران منجر شود و در شرایط تحریم، به نفع کشورهای غربی تمام شود.» لذا مجتبی ذوالنوری، نماینده قم اعلام کرد: «یک طرح سهفوریتی برای جلوگیری از پیوستن به کنوانسیونCFT تهیه شده است. در این طرح بر توقف تحویل اسناد پذیرش CFTتا زمان رفع کامل تحریمها تأکید شده است.» اما اکثریت نمایندگان با فوریت طرح مذکور مخالفت کردند تا برای بررسی عادی به کمیسیون مربوطه ارجاع شود. البته محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس پس از تصویب CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی نامهای به مسعود پزشکیان رئیسجمهور «قانون الحاق دولت جمهوریاسلامی ایران به معاهده(کنوانسیون) بینالمللی مقابله با تامین مالی تروریسم» را مطابق اصل ۱۲۳ قانون اساسی ابلاغ کرد.
البته تندروها اساساً با هر مسئلهای که در جهت منافع ملی کشور باشد به مخالفت برخاسته و با جو سازی و دروغ پراکنی مانع انجام آن میگردند. امروز همگان به این نتیجه رسیدهاند که باید از طریق “مذاکره” مسائل و مشکلات مرتفع گردد و چون بخش اعظم این مشکلات را آمریکاییها برای کشور ایجاد کردهاند، لذا باید نشست و با حفظ منافع ملی کشور، شرافتمندانه مذاکره و مشکلات کشور را حل و فصل کرد و کشور را از این ورطهای که در آن قرار گرفته، بیرون آورد. اما جریانات تندرو همچون سه دهه گذشته بیشترین سنگاندازی را انجام دادهاند که مبادا با آمریکا مذاکره و مسائل کشور به نوعی حل و فصل شود. نکته جالب اینکه نظیر همین جریانات افراطی که در کشور داریم، در اسرائیل هم جریان حاکم از تندروترین عناصر دستراستی اسرائیل تشکیل شده و دنیا مشاهده کرد که در طول دو سال گذشته چه فجایعی در غزه به بار آوردند. در آمریکا هم جریانهای تندرو به اَشکال مختلف سعی میکنند علیه ایران و برخی دیگر از کشورها نظیر ونزوئلا بر طبل جنگ بکوبند. در رأس تندروهای آمریکا خود ترامپ قرار دارد که نماد جریان راست افراطی است.
سوپرانقلابیهای تندرو در مجلس نیز از هیچ کوششی برای تحقق منویّات خود و جریان سیاسی متبوع خویش حتی به قیمت اختلال در عملکردهای مسئولان در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی و فاجعهبار کردن شرایط بحرانی کنونی کشور فروگذار نیستند. آنان قبل از جنگ 12روزه، درخواست حمله به اسرائیل را داشتند و عملیاتهای وعده صادق آنها را اقناع نمیکرد و هر روز بهانهای برای تخریب دولت پیدا میکردند. آنها نهتنها اعلام میکردند دولت نتوانسته انتقام سختی از اسرائیل بگیرد که اسماعیل هنیه را در ایران ترور کرد، بلکه ترور سران و مقامات عالیرتبه حزبالله و جبهه مقاومت را به پای ناکارآمدی و ناتوانی دولت مسعود پزشکیان گذاشتند. اما پس از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، نمایندگان تندرو بهانه خوبی پیدا کردند تا برای بستن دست دولت در مسیر دیپلماسی راهها برای خروج از بحران و رسیدن به ثبات کشور را مسدود کنند. لذا آنان قانون تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی اتمی و زمزمههای خروج ایران از پیمان NPTرا در دستور کار قرار دادند و نامهای با امضای71 نماینده به سران قوا و اعضای شورای عالی امنیت ملی مبنی بر درخواست خروج از NPT و دستیابی به سلاح هستهای نوشتند و برای به ثمر رساندن هر دو، تلاش خود را کردند اما نتوانستند به هدف خود دست یابند. در این مسیر تندروی آنها تا جایی پیش رفت که حتی به شخص اول کشور نیز توصیه و درخواست نمودند که فتوای خود را پس گرفته و با تغییر دکترین دفاعی کشور، اجازه ساخت سلاح هستهای را صادر کند.
به هر حال تندروها همچنان پروژههای خاص خود را دنبال میکنند، پروژههایی همچون بستن تنگه هرمز، خروج ازNPT ، نپیوستن به CFT و حتی درخواست ساخت سلاح هستهای به بهانه بازدارندگی به سران قوا و اعضای شورای عالی امنیت ملی که پس از جنگ از سوی آنان مطرح شده است. این درحالی است که تصمیمگیری درباره آن موضوعات، در اختیار سطوح بالای کشور از جمله رهبری و سران قوا به شمار میرود. در همین زمینه، محمدرضا احمدیسنگری، نماینده رشت در بحبوحه جنگ تاکید کرد: «دیگر معنی ندارد که ما در منع گسترش سلاح هستهای باشیم و باید ازNPT خارج شویم. در اسرع وقت باید تنگه هرمز بسته شود و آمریکاییها از منطقه خارج شوند.» اسماعیل کوثری، نماینده تهران هم در همین زمینه گفت: «دو موضوع خروج ازNPT و بستن تنگه هرمز در مجلس مطرح شده است که به عنوان واکنشهای احتمالی ایران مدنظر قرار دارد، اما قطعاً این موضوعات در سطوح کلان نظام اولویتسنجی میشود.» البته عملکرد مجلس حاکی از آن است که اکثریت نمایندگان به جای همراهی با تندروها، راه ثبات و میانهروی را در پیش گرفتهاند و به شرایط لغزنده کشور واقف هستند و ترجیح میدهند در زمین تندروها بازی نکنند تا شرایط کشور را از بحران به سوی فاجعه غیرقابل بازگشت سوق ندهند. لذا با وجود آنکه تندروها اعلام کرده بودند خروج ازNPT خواسته بسیاری از نمایندگان است، اما اکثریت مجلس با آنان همراهی نکرد و این موضوع ابتر ماند. ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد: «بسیاری از نمایندگان مجلس در پی اقدام غیرقانونی سه کشور اروپایی، درخواست خروج ازNPT را در قالب طرح پیشنهاد دادهاند که در این بین حدود ۱۵ طرح در مجلس درباره خروج ازNPT تاکنون ارائه شده اما در عین حال در مجلس تصمیمی راجع به این طرحها گرفته نشده است.»
مهاجري نیز يادآور ميشود: «جريان تندرو با ويژگيهايي كه عرض كردم به دنبال آن است كه ارتباط ايران با نظام بينالملل تضعيف شده يا قطع شود. مدلي كه تندروها براي ايران در ذهن دارند، از جنس نظام حكمراني در كرهشمالي است. كرهشمالي مردماني مسخ شده با فرهنگي كوچك و سطح نازلي از حقوق شهروندي در آن لحاظ ميشود. پايداريچيها به دنبال اين هستند كه مدلي حتي پايينتر از كرهشمالي را در ايران پيادهسازي كنند.»
 
            








