در خبرها آمده بوده که امسال قرار است جشنواره تاتر میثاق برگزار شود؛ ضمن آرزوی موفقیت برای دستاندرکان برگزاری این رویداد هنری، نقد ذیل نه به عنوان مخالفت بر برگزاری این جشنواره، بلکه جهت بهبود بهتر کار به نظر خوانندگان و دستاندرکاران جشنواره میرسد؛ امید که مفید قرار گیرد.
***
جشنواره تئاتر میثاق سالهاست در کاشمر برگزار میشود و در ظاهر بهعنوان یک رویداد فرهنگی معتبر معرفی میشود؛ اما وقتی گرد و خاک مراسم میخوابد، سالنها خالی میشود و عکسها از صفحههای مجازی محو میشوند، تنها یک سؤال جدی باقی میماند: این جشنواره دقیقاً چه چیزی به تئاتر کاشمر اضافه کرده است؟ اگر بخواهیم صریح باشیم، پاسخ چندان دلگرمکننده نیست.
۱. جشنوارهای که شبیه نمایش است، نه توسعه فرهنگی
میثاق عملاً به یک «نمایش اداری» تبدیل شده است: پوستر، افتتاحیه، اختتامیه، تقدیر، چندعکس، چند جمله تشریفاتی و تمام. اما آنچه دیده نمیشود، همان چیزی است که باید مهم باشد: اثرگذاری واقعی. در شهری که گروههای تئاتری از کمبود امکانات، نبود سالن تمرین، و نداشتن حمایت رنج میبرند، جشنواره میثاق باید موتور محرک هنر نمایش باشد؛ اما بیشتر شبیه یک رویداد تشریفاتی است که هیچ نقشی در پیشبرد بازیگری، نویسندگی و کارگردانی ندارد.
۲. آثار جشنواره؛ میانمایه، تکراری و بدون دغدغه آموزشی
مشکل جدی جشنواره این است که سطح آثار شرکتکننده نهتنها رشد نکرده، بلکه دچار سکون شده. بسیاری از گروهها، تنها برای حضور در جشنواره، اثری شتابزده آماده میکنند. نتیجه؟ نمایشهایی بدون دغدغه، بدون استاندارد فنی و اغلب دور از موضوعات اجتماعی شهر. حتی داوران نیز معمولاً نقدهای محافظهکارانه ارائه میدهند. هیچ بازخورد جدی و آسیبشناسی واقعی به همراه نداشت و وقتی نقدی وجود نداشته باشد، هیچ رشدی هم اتفاق نمیافتد.
۳. میثاق، جشنوارهای بیکارگاه؛ فرصتسوزی آشکار
هر جشنواره معتبر، باید همراه با کارگاههای تخصصی بازیگری، کارگردانی، دراماتورژی، چهرهپردازی و تحلیل نمایش باشد؛ اما در میثاق، کارگاهها یا برگزار نمیشوند یا آنقدر سطحیاند که اثر تربیتی ندارند. شهرستانی که پر از نوجوان و جوان علاقهمند است، باید از این جشنواره بهعنوان یک مدرسه کوچک هنر نمایش استفاده کند. اما میثاق، تا این لحظه، هیچ «پیوند آموزشی» با نسل جدید ایجاد نکرده است. جشنوارهای که حتی یک گروه تئاتری نوجوان از دلش بیرون نیاید، آیا واقعاً نقش فرهنگی دارد؟
۴. هزینههایی که معلوم نیست، سودی که دیده نمیشود
مسئله مهم دیگر، شفافنبودن هزینهها است. نه جدولی از هزینهها منتشر میشود، نه گزارشی از فایدهها. هرسال مراسم با هزینههای ثابت اجرا میشود، اما پرسشها بیپاسخ میماند: چقدر هزینه میشود؟ کجا هزینه میشود؟ در برابر این هزینهها، چند گروه قویتر شدهاند؟ چه خروجی قابل اندازهگیری برای هنر تئاتر شهر تولید شده است؟ وقتی جشنواره بیشتر از آنکه «تولیدکننده فرهنگ» باشد، «مصرفکننده بودجه» است، باید نگران شد.
۵. نبودِ پیوست رسانهای و آرشیو حرفهای
جشنوارهای که مدعی اثرگذاری است، باید خروجی رسانهای داشته باشد: نقدها، گزارشها، فایلهای تصویری، تحلیلهای کارشناسانه، جمعبندی ضعفها و قوّتها. اما میثاق تقریباً هیچ آرشیو قابل مراجعهای تولید نکرده است. نه نقد رسمی چاپ شده، نه گزارش دقیق، نه تحلیل فنی از آثار. صرفا چاپ بولتن ساده و کلیشهای و پر از تعریف و تمجید و تعارف! هیچکس نمیداند سال قبل چه ایرادهایی وجود داشته، یعنی هیچ چرخه یادگیری شکل نگرفته است.
۶. میثاق؛ نه برند است نه سکوی پرتاب
در بسیاری از شهرستانها، جشنوارهها تبدیل شدهاند به سکوی پرتاب هنرمندان جوان، یا بستری برای جذب حمایت و تولید آثار جدید. اما میثاق نه به برند تبدیل شده و نه به سکوی معرفی استعدادهای واقعی. گروههای بومی نه دیده میشوند، نه تقویت میشوند. آثار مهم اجتماعی شهر در نمایشها دیده نمیشود. هیچ مسیر حرفهای برای هنرمندان بعد از جشنواره تعریف نشده است. در چنین شرایطی، جشنواره تنها تبدیل میشود به یک «تکرار سالانه بدون هدف».
۷. پرسش نهایی: آیا ادامه این مسیر فایدهای دارد؟
اگر میثاق بخواهد فقط یک «رویداد تزئینی» باشد، ادامه روند فعلی کافی است. اما اگر هدف، رشد تئاتر کاشمر است، باید بهطور جدی بازنگری شود: تشکیل کارگروه حرفهای برای تعیین استانداردهای جشنواره، دعوت از اساتید واقعی برای برگزاری کارگاههای جدی، انتشار گزارش کامل نقد و بررسی آثار، حمایت از تولید نمایشهای بومی و موضوعات محلی، ایجاد پیوست آموزشی برای جوانان، شفافیت مالی، تولید آرشیو رسانهای و مستندات سالانه، تبدیل جشنواره به یک رویداد شهرمحور، نه صرفاً اداری. جشنواره تئاتر میثاق ظرفیت تبدیل شدن به یک رویداد مهم فرهنگی در منطقه را دارد، اما تا زمانی که: نقد جدی ممنوع باشد، آموزش جدی نادیده گرفته شود، هزینهها شفاف نباشد، و برنامهریزی بر پایه تعارف باشد، این جشنواره، تنها یک «اسم زیبا» با «اثر کمرنگ» باقی خواهد ماند؛ نه سکوی پرتاب هنرمندان، نه مرکز تحول فرهنگی.








