دراین هشتروز هفته هرج و مرج آب و هوایی در خاورمیانه از جمله زلزله در ایران تا سیل در عربستان، آتشسوزی در لبنان و هجوم عقربها در مصر را شاهد بودیم. اوضاع داخلی هم درگیر و دار یادآوری خاطرات اعتراضات بنزینی و زبان بازکردن نمایندگان مجلس انقلابی به انتقاد از دولت انقلابی بود و گل سرسبد آن تجمع اعتراضی چندروزه کشاورزان اصفهانی در بستر خشک زایندهرود محسوب میشود که به قدر مجال این ستون بدان میپردازیم.
*خرج کردن از دین برای توجیه ناکارآمدی!
این روزها چندنفر از نمایندگان مجلس انقلابی طوماری را برای رئیسجمهور در انتقاد به وضعیت معیشتی مردم امضا زدند! جالب آنکه امید تمام این انتقادکنندگان در دوران دولت گذشته این بود که دولت سیزدهم میتواند از عهده حل مشکلات برآید و به وضعیت معیشتی مردم سروسامان بدهد؛ سخنان امامجمعه تهران هم که فرمودند: «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کمآبی نمیشدند» با واکنشهای زیادی مواجه شد به طوریکه حجتالاسلام مسیح مهاجری در انتقاد به این سخنان مدعی شد؛ “نمازجمعه در سالهای اخیر رونق خود را از دست داده و کارآیی لازم را ندارد و مشکل از زمان فاصله گرفتن بعضی از ائمهجمعه با فلسفه اصلی نمازجمعه که فراجناحی بودن و نسبت به تمام اقشار و اقوام و صاحبان سلایق سیاسی از موضع پدرانه برخورد کردن است؛ شروع شد و این رویه عقبگرد به فرهنگ خطبای دوران خلفای اموی و عباسی است که همواره درصدد توجیه عملکردهای خلاف حکمرانان زمان بودند.” جالب اینکه از همین تریبون نمازجمعه تهران در هفته اخیر باز دولت رئیسی مورد تمجید قرار گرفت و خطیب جمعه گفت: این دولت بسیجی این امید را برانگیخته که مهار غول گرانی و ثبات در بازار سرمایه و صلابت در مذاکرات و اصلاح ساختارهای فسادزا موفقیتهایی داشته باشد به طوری که تدبیر علوی در دولت و شمشیر علوی را در دستگاه قضایی مشاهده میکنیم و مجلس هم با نشاط به میدان آمده است.
* مردم را نمیشود از سر باز کرد!
در این میان که شاهد هرج و مرج آب و هوایی در خاورمیانه بودیم تجمع اعتراضی اصفهانیها در بستر خشک زایندهرود هم اتفاق افتاد و کشاورزان بینوا به هر طریقی که میتوانستند، گفتند؛ زلف این اعتراضات را نباید به مسائل سیاسی گره زد. نکته مثبت این ماجرا این بود که بالاخره بعد از سالها یک اقدام مدنی بزرگ در ایران شکل گرفت که طیفهای مختلف مردمی و فعالان اجتماعی در آن شرکت کردند و علاوه بر شنیده شدن صدای منتقدان، رسانههای رسمی هم صدای معترضان بودند و اعتراضها به حاشیه نرفت. البته بد نیست بدانیم حل و فصل آن نه با دستور معاون اول به وزرای مربوطه و نه با دستور رئیسی به معاون اول، میسر نیست زیرا تجمع زایندهرود، اتفاقی طبیعی است و وقتی دولتها با مشکل کمبود آب به شکل معقول برخورد نمیکنند نتیجه آن میشود که این مشکل کمکم انباشته شده و به بحران تبدیل میشود و از دولتی به دولت بعد به ارث میرسد! به قول یک استاد دانشگاه؛ در مسائلی از این دست دولتهای محترم (از اقبال و هویدا گرفته تا احمدینژاد و روحانی) به خود زحمت مطالعه علمی این مشکلات را نداده و با جهالت و به شیوه “از سر باز کردن” با آن برخورد کرده و در بهترین حالت با تزریق مسکن مسئله را به “آینده” پاس دادهاند.
در این اوضاع و احوال واکنش یک نماینده مجلس در خصوص حوادث آبان 98 و بیان این جملات که “من کشتم و کسی هم کاری نمیتونه بکنه”! خیلی سرو صدا به پا کرد. جالب آنکه گوینده این سخنان نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس بود و قبلا هم صحبتهایی در مورد هواپیمای اوکراینی و دوربینهای مداربسته اوین داشته و اینگونه با احساسات جریحهدار شده مردم شوخی میکند.
این روزها زمزمه حذف ارز4200را هم شنیدیم. جالب اینکه این همه انتقاد از ارز4200 تومانی شد و آن را عامل بدبختی مردم دانستند و به بهانه افزایش نیافتن قیمتهای کالاهای اساسی آن را حذف نکردند، این روزها زمزمه حدف آن شنیده می شود. فقط خداکند پشت این تصمیمگیریها، سیاسیکاری و جناحبازی نباشد.
تا هشت روز هفته بعدی خدانگهدار