بنابراین نه تنها سال 1399 سال پرتلاطم و پرتحولی بوده است، بلکه تاریخ معاصر صدساله ایران در بطن و متن خود شاهد تحولات تلخ و شیرینی بوده است که اشغال ایران، کودتای 28مرداد و انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی که نطفه آن در 15 خرداد سال 1342 بذرافشانی شد و تجاوز دشمن به ایران و دفاع مقدس بخشی از آن تحولات هستند.
طبعاً از یک طرف شرایط ژئواستراتژیک ایران و نقش و سهمی که در معادلات منطقهای دارد و از سویی تغییر و تحولات شگرف جامعه شناختی داخلی و سایر مؤلفههای مؤثر، وضعیتی را آغاز نموده که میتوان گفت؛ از سال 1299 تا 1399سدهای است که میتوان از آن به عنوان، قرن تغییر، دگرگونی و دوره گذار ایران از شرایط قرن قبل و ورود به عصر جدید نام برد.
تشریح ابعاد این تغییرات در حوزههای جمعیت شناختی از قبیل ترکیب جمعیت شهری و روستایی، امید به زندگی و نیز شاخصهای جامعه شناختی، نظام اقشاری جامعه و نیز حوزه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی در بردارنده ابعاد و مؤلفههای گوناگونی است.
سال 1399 به عنوان آخرین سال قرن اخیر برای ایرانیان در حالی رو به پایان است که همچنان در فضای عمومی کشور در ابعاد مختلف به دلیل ماهیت دورهگذار، شاهد عدم قطعیت و مواجهه با تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی هستیم به ویژه اینکه در اولین سال قرن پانزدهم شمسی (28 خرداد سال1400) در ادامه تحولاتی که گفته شد و در چهل و سومین سال پیروزی انقلاب عظیم اسلامی شاهد برگزاری دو انتخابات مهم ریاستجمهوری در سطح ملی و شوراها و پارلمانهای محلی در سطح مناطق هستیم.
هرکدام از این رویدادهای سیاسی به خصوص انتخابات ریاستجمهوری و به ویژه دوره دوم هر رئیسجمهوری از منظر سیاسی نقطه عطف دگرگونیها و تحولات کشور در عرصههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاست خارجی است.
سال 1376 نقطه عطف بود؛ در گذر از 8 سال قبل و ورود به عصر اصلاحات، سال 84 نقطه عطفی بود در جهت ورود به دوران جدیدی از دوران رکود و جمود و کاستن از نرخ رشد اقتصادی و کُند شدن روند اعتلای ایران، سال 92 نقطه عطفی بود جهت پایان دادن به 8 سال ناکارآمدی قوه مجریه.
اگرچه در 4 ساله اول، تلاشهای مؤثری برای توقف آثار مخرّب دولت گذشته و گام برداشتن جهت عادیسازی صورت گرفت، اما متأسفانه به دلیل دو عامل خارجی و داخلی دولت، آقای روحانی نتوانست به رسالت خود به ویژه در چهارساله دوم آنگونه که مورد خواست و دلخواه منافع ملی و اکثریت مردم بود، بپردازد.
عواملی از جنس بروز و ظهور ترامپیست در آمریکا و اتحادی که بین کاخ سفید، تلآویو و برخی از کشورهای عربی، علیه ایران صورت گرفت و در داخل منتقدین و مخالفین دولت آقای روحانی که چون در دو انتخابات 92 و 96 شکست خورده بودند؛ حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات و رعایت اخلاق شکست سیاسی نشدند و همچنان جهت سنگاندازی علیه دولت گام برداشته و گام برمیدارند و البته اشتباهات فاحش و راهبردی آقای روحانی در چهارساله دوم به ویژه پس از سال 96 به دلیل عدم وفای به عهدی که از خویش نشان داد، موجب گردید در مقابل طرفداران اجتماعی خود آن نقطه عطفی که در سال 92 آغاز شده بود ـ علیرغم اینکه در 4 ساله اول موفقیت آمیز بود ـ در چهار ساله دوم اثرگذاری دلخواهی نداشته باشد.
با همه این تفاسیر در 28 خرداد1400 هم در حوزه مدیریت شهری و هم در ریاستجمهوری به عنوان اصلیترین قوه از قوای سهگانه و جایگاهی که پس از رهبری دومین مقام و منزلت سیاسی و اداری است؛ شاهد برگزاری انتخاباتی خواهیم بود که اگر به نحو مطلوب برگزار شود، شاهد سرآغاز و نقطه عطف جدید و نو شدگی در عرصه سیاست داخلی خواهیم بود. البته در حوزه سیاست خارجی با تغییر و تحولاتی که در آمریکا صورت گرفته به نظر میرسد؛ اهداف مشترک ایران و آمریکا که طی سالهای80 تا 84 به وقوع پیوست و در کشور عراق و سایر مناطق بیشتر از گذشته روی میز مراجع تصمیمگیر کاخ سفید باشد.
صرف نظر از نتایج انتخابات ریاستجمهوری، در حوزه روابط خارجی اعم از روابط منطقهای و جهانی در همین دو سه ماهه اخیر علائمی را دریافت کردیم که به نظر میرسد؛ از فضای مخاصمه و درگیریهای رودررو خارج شدیم و به عرصه تعامل پیچیده دیپلماتیک با کشورهای غربی ورود کردهایم.
رئیسجمهور جدید آمریکا برخلاف رئیسجمهور قبلی در تعیین راهبردهای سیاستهای خارجی لبه تیغ حملهاش متوجه ایران نبود بلکه چین و روسیه در صدر اهداف رقابتی آمریکا اعلام شدند، در سیاستهای منطقهای موضعی که کاخ سفید در مقابل بن سلمان گرفت هرچند تحت فشار جناحهای داخلی به تحریم نینجامید، ولی اکنون در کنگره، طرح ممانعت از ورود بن سلمان به آمریکا و بازنگری در فروش هواپیماهای نظامی فوق پیشرفته اف 35 به عربستان و امارات عربی در دست تهیه است.
همچنین تعامل و توافق ضمنی که طی چند روز اخیر بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفت، نشانه مثبت دیگری است. به هر حال همچنان ایران در بستر تغییر و تحولات شگرف ادامه حیات میدهد و یکی دیگر از مهمترین آثار و پیامدهایی که الان شاهد هستیم متأثر از کج کارکردیهای داخلی و تشدید فشارهای خارجی و تحریم، توقف نرخ رشد اقتصادی دولت اصلاحات از مثبت 6.5 درصد بعضاً به منفی 5.6 درصد است.
طبیعتاً با کوچک شدن حد و اندازه کیک اقتصادی کشور، طبقات کم درآمد و مزد بگیر جامعه به دلیل آثار بسیار عمیق افزایش روز افزون نرخ تورم و سطح عمومی قیمتها، روز به روز قدرت خرید خود را از دست دادهاند و طبقه متوسط رو به کوچک شدن است و این موجب شده وضعیت اقتصادی و معیشتی خوبی را شاهد نباشیم. همچنین در حوزه سیاسی، علیرغم صد سال تلاش برای رسیدن به یک جامعه آزاد، اسلامی و برخوردار از تحمل و مدارا همچنان شاهد حذفهای بیمورد هستیم.
امیدوارم سال 1400 که مواجه هست با دوره سیزدهم ریاستجمهوری؛ شاهد حال و روز بهتری در عرصههای اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، سیاسی و روابط بینالملل باشیم.
بسیار نگران کننده است که جوانان نخبه و فارغالتحصیلمان، به دلیل مهیا نبودن شرایط مؤثر بودن در داخل، به راحتی به عنوان ارزشمندترین سرمایههای کشور به کشورهای غربی و دنیای مدرن مهاجرت میکنند.
ایران که یک درصد جمعیت و یک درصد مساحت کره خاکی را داراست در بخشهای مختلف، برخوردار از ثروتهای خدادادی و تاریخ و فرهنگ کهن است، چنانچه بتوانیم بر مبنای اصول و مبانی انقلاب اسلامی که دینداری توأم با آزادیهای شرعی و مفرح در قانون اساسی است را مستقر کنیم، میتوان با بهسازی نظام حکمرانی، حال و روز بهتری را برای ایران شاهد بود.