هوایِ فرهنگ و هنر و سیاست و اقتصادِ ترشیز بهاری هست؟!
به قلم لیلی قرایی
بسیار شنیدهایم و خود به برکتِ روزهایی که بر ما گذشته، باورداریم که بهار معتدلترین و بهترین فصل از فصول چهارگانه سال است. نه گرمیاش از حد بیرون است و نه سردی آن سخت و استخوان سوز. همهچیز بهار در اعتدال و میانهروی است. شاید بهار، هر سال میآید تا به ما یادآوریکند؛ دست از تندرویها و سردیها و سختیها برداریم و دل و جان و عقل و هوش را به اعتدال و میانهروی بسپاریم تا این جغرافیایی که در آن زندگی میکنیم؛ جای بهتری شود برای با هم بودن و نفس کشیدن.
اینک در واپسین روزهای سال کهنه، به سراغ حوزههای مختلف فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصادِ ترشیز رفتهایم تا ببینیم هوای آنها بهاری هست یانه؟! اگرچه سایه سردِ خزان را در این حوزهها با اندک تیزبینی میتوان دید. اما دلمان را به این خوش میکنیم که امید بهاری هست!!
فرهنگ و هنر
سال 1402 در حالی سپری شد که حوزه فرهنگ و هنر ترشیز با خزانی کشدار مواجه بود. نیمی از سال این حوزه در کاشمر بدون متولی اداره شد. در سایر شهرستانهای ترشیز هم که ادارات با حضور متولی دایر بودند، اعتبارات ناچیز کمتر توانست دردهای این حوزه را درمان کند. بر هیچکس پوشیده نیست که حوزه فرهنگ و هنر بنیان و اساس یک جامعه را پیریزی میکند، به طوریکه کارشناسان حوزه توسعه معتقدند؛ با توجه به مقوله فرهنگ و توسعه فرهنگی، میتوان زمینه توسعه سایر بخشها را فراهم کرد. اما هنرمندان و اصحاب فرهنگ، در این سال، در حوزه خوشنویسی، انیمیشن، تاتر موسیقی مسیر خود را رفتند. با اجرای چند برنامه طنز و برگزاری یکی دو کنسرت و… شاهد فعالیتهایی بودیم که همه نشان از حرکت کُند و لاکپشتی در مسیر توسعه فرهنگی و هنری داشت. کمتر کسی به سراغ سرانه فرهنگی مردمان این دیار رفت. اما هرچه هست جای خالی سرانه فرهنگی مشهود است! کاش با نوشدن سال و آغاز سال 1403 متولیان این حوزه به دنبال ارائه طرحی با عنوان سرانه فرهنگی مردم منطقه باشند و تلاش کنند به کمک سایر دستگاهها از جمله شهرداری و شورایشهر، این سرانه فرهنگی مهیا شود. علاوه بر این با درایت و تدبیر، به دنبال ایجاد پیوستهای فرهنگی در این منطقه باشند. زیرا اگر به دنبال نقشه مهندسی فرهنگی هستیم باید به پیوستهای فرهنگی اهمیت دهیم چه بسا شاهد بودیم برنامههایی طنز در شهرستان اجرا شد اما گویا فاقد پیوستنگاری فرهنگی بود و از پلشتیهای پرشماری رنج میبرد. یادمان باشد ییوستنگاری فرهنگی به حراست از ارزشهای فرهنگی جامعه کمک میکند و باید در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به این موضوع توجه شود البته در این موضوع لازم است از کارشناسان و متخصصان این حوزه بهره برد اگرچه در دایره دوستان هم سلیقه و همفکر هم نباشند. دیگر آنکه مدیران فرهنگی بیش از آنکه چشم به حوزه سیاست داشته باشند و خود را در فعالیتهای سیاسی دخیل کنند شاید بهتر باشد کمر همت ببندند تا نهالِ همدلی و همافزایی در بین فعالان این حوزه فارغ از نگاههای سیاسی و جریانی رشد کند. این حوزه با هزاران باید و نباید و خط و نشان و تهدیدها و تحدیدهای فعالانش، عرصهای تنگ را در سال 1402 تجربه کرده است. لذا با در نظرداشت این مقولهها باید با حمایت از هنرمندان و فعالان فرهنگی، با پرهیز از تنگنظری و برخوردهای سلیقهای و دوری جستن از نگاههای تندروانه و به کاربردن میانهروی و اعتدال و خودی و غیرخودی کردن هنرمندان، جامع نگری و داشتن نگاهی آسیبشناسانه به مشکلات این حوزه و تلاش برای رفع آنها، روزهای دلچسب بهاری برای حوزه فرهنگ و هنر ترشیز در سال جدید رقم زد.
سیاست
سال1402با همه تلخی و شیرینیهایش به پایان رسید. اما درگذشت زندهیاد محمدرضا خباز نماینده ادوار مردم ترشیز در مجلس شورایاسلامی40 روز مانده به نوروز، روزهایی غمانگیز را برای سیاسیون و مردم دیار ترشیز در پی داشت. چهره تاثیرگذاری که رفتنش دوسه هفته قبل از انتخابات مجلس شورایاسلامی که خود در زمره نامزدهای انتخاباتی از حوزه تهران بود و به تیغ نظارت شوراینگهبان گرفتار و ردصلاحیت شد؛ غم رفتنش را در دل و زندگی دوستدارانش به جای گذاشت و اینک فرصت مغتنمی است تا یاد کنم از این فرد نیکو صفتی که مرامش و صداقتش همواره در تاریخ ترشیز ماندگار خواهد ماند. بدیهی است؛ سیاست ترشیز در سال کهنه آبستن حوادثی بود که مستقیم و غیرمستقیم با انتخابات گره میخورد؛ از تغییر فرماندار گرفته تا انتخاب رئیس فلان اداره و حضور گاه و بیگاه مسئولان کشوری و استانی به منطقه، در ترشیز سیاستزده به ویژه در شهر کاشمر که به هر حرکتی انگ سیاسی زده میشود؛ رفت و آمد چهرههای مختلف و عرضه چهرههای آشنا و ناآشنا به عرصه انتخابات و نامنویسی دهها نفر از باب ادای تکلیف و حضور در انتخابات را شاهد بودیم، اما سال 1402 سال خوبی برای اصلاحطلبان نبود. تنها گزینه مطرح آنها در ترشیز رد صلاحیت شد و حمایت او در دقیقه 90 از گزینه دیگری با وجود قهر اکثریت اصلاحطلبان با صندوق رای، نتوانست کام این طیف را شیرین کند و در رقابتی درونگروهی اصولگرایان ترشیز، به رغم اختلاف نظر و چندپارگی، با مشارکت حداقلی بار دیگر حجتالاسلام نیکبین نماینده ترشیز شد. این در حالی است که در کارنامه مجلس قبلی با توجه به شعارهای داده شده در حوزه رفع مشکلات اقتصادی و… نمره قابل قبولی نمیتوان درج کرد. هرچه هست در سالیکه سپری شد سایه سنگین سیاستزدگی بر همه امور حس میشد به طوریکه وقتی دوستی از عزیزی در شهرمان خواسته بود از یک تیم ورزشی نونهالان حمایت مالی کند تا با اینکار روی نسل جوان سرمایهگذاری شود و آینده بهتری برای آنها رقم بخورد، بلافاصله پرسیده بود؛ آنها چند سالهاند و وقتی شنیده بود که میانگین سنیشان ده یازده ساله است، گفته بود: “چون نمیتوانند رای بدهند، نمیتواند از آنها حمایت کند!!” اما انتخابات خود پدیده درسآموزی برای مردم منطقه است. در این انتخابات شاهد پول پاشیهای زیادی بودیم. اگرچه پول رأی نیاورد اما خود نشان داد که اقتصاد بیمار، سیاست را هم آلوده و بیمار میکند. در این میان بودند کسانی که برای رسیدن به اهداف و مطامع خود هر روز، تمایلشان به جریانهای سیاسی تغییر میکرد. این رویه در نبودِ احزاب قدرتمند و فعالیتهای ریشهدار حزبی و عقیم ماندن احزاب در رویش جوانههایی نو و کادرسازی مطلوب امکان تکرار هم دارد. با این حال دیدیم که هنوز در انتخابات “وعده” رای میآورد و قومگرایی و تعصبات قبیلهای میتواند افراد را برصدر نشاند. از این رو با بررسی و تحلیل دادههای انتخاباتی میبینیم انتخابات اگرچه فرآیندی سیاسی است اما در ترشیز در سطح یک پدیده اجتماعی نزول کرد. البته انچه ضرورت دارد؛ این نکته است که مردم کاشمر اگر میخواهند در پارلمان شهری و یا کشور نمایندهای مطابق نظر و سلیقهشان داشته باشند به جای قهر با صندوق رای باید به فکر مشارکت بیشتر باشند. تا هوای سیاست ترشیز در پی زمستانش، بهار را تجربه کند.
اقتصاد
حوزه اقتصاد در سال 1402 بینواترین حوزه بود. این حوزه تورم بیش از40 درصد و گرانی اقلام مختلف را تجربه کرد. چه بسا اخبار منفی این حوزه از گرانی اجاره بها و قیمت مسکن تا گرانی گوشت قرمز و لبنیات و… را همگان با پوست و گوشت خود لمس کردند. دستمزدهای اندک کارگران و افزایش حقوق کارمندان بیتناسب با نرخ تورم، مجموعهای از نارضایتیها را در جامعه ایجاد کرد. دولت سیزدهم در دومین سال فعالیت خود نیز نتوانست به وعدههایش در گشایش اقتصادی و کاهش تورم جامه عمل بپوشاند. تحریمها اگر چه از نگاه برخی سیاستمداران کاغذ پاره بود اما گلوی اقتصاد را فشرد. در اقتصاد ترشیز نیز با توجه به اینکه برپایه کشاورزی استوار است خشکسالیها برای مردمان این دیار روزهای خوبی رقم نزد. خاموشی چاه موتورهای کشاورزی و خسارت دیدن محصولات و کاهش درآمد کشاورزان، بار منفی در وضعیت اقتصادی منطقه گذاشت. اما اتفاق مثبتی در حوزه مسکن رخ داد که با وجود فراز و فرودهای زیاد، امید خانهدار شدن مردم در قالب طرح نهضت ملی مسکن را در ترشیز پرفروغ کرد. اتفاق مثبت دیگر راهاندازی اداره استاندارد در کاشمر بود که بخشی از معضلات پیش روی فعالان اقتصادی با دایر کردن این اداره برطرف شد. در سال 1402 سیاستهای انقباضی بانکها و عدم ارائه تسهیلات به تولیدکنندگان و کارآفرینان جهت تامین سرمایه در گردش و عدم ثبات قیمتها، بخش خصوصی را متضرر کرد. اگرچه در فضای اقتصادی شهر بیم آن میرود که نگاه ارباب رعیتی حاکم شود و چه بسا در پی برخی سیاستهای اقتصادی کلان کشور شاهد شکاف طبقاتی عمیقتری در جامعه و سقوط بخش زیادی از طبقه متوسط جامعه به طبقه فقیر باشیم. امید که سال جدید تدبیری جدید برای این حوزه اندیشیده شود. یادمان باشد سوز سرمای زمستان اقتصاد را باید با تدبیر و تصمیمات منطقی و پرهیز از رفتارهای هیجانی و شعاری و با تکیه بر نظرات کارشناسان زبده در کلان کشور و در ترشیز می توان به بهاری دلربا بدل کرد.