محمدرضا تاجيک با اشاره به آنچه در انقلاب روسيه رخ داد و سرانجام به فروپاشي شوروي سابق انجاميد، میگوید: وقتي مارکسيسم جامه قدرت و حکومت پوشيد، اينقدر فضاهاي توفنده و بحرانزايي در مقابل وجود داشت که کسي ديگر نميتوانست مجالي داشته باشد، کتابي بخواند، انديشه کند و توليد فکري کند. اين هم در مورد جريان اصلاحات ایران اتفاق افتاد. او معضل ديگري که امروز جريان اصلاحات با آن روبهرو است را حضور اشخاص ضعيف و منفعت طلب دانست و گفت: جريان اصلاحطلبي توسط شبه اصلاحطلباني قبضه شده که اصلاحطلبي را يک برج بابل براي صعود به عرش قدرت ميديدند، يک ابزار ميديدند براي اينکه فقط به قدرت برسند و توسط اين افرادي که هيچ جاي جريان اصلاحطلبي نبودند و نه از فرهنگ اصلاحطلبي و نه به تعبير يونانيان نه از اتوس اصلاحطلبي نه از لگوس اصلاحطلبي چيزي را با خودشان همراه نداشتند، اما بالاخره آمدند فضاي جريان اصلاحطلبي را قبضه کردند تا از آن ابزاري براي قدرت و منفعت خودشان بسازند. اين تئوريسين سياسي اصلاحطلب تأکيد کرد: ما بايد بينديشيم به اينکه بايد اصلاحطلبي را با اصلاحطلب بخواهيم، در غير اين صورت اصلاحطلبي بدون اصلاحطلب داريم.
محمدرضا تاجیک؛
نگاه کوتولههاي سياسي به قدرت
محمدرضا تاجيک با اشاره به آنچه در انقلاب روسيه رخ داد و سرانجام به فروپاشي شوروي سابق انجاميد، میگوید: وقتي مارکسيسم جامه قدرت و حکومت پوشيد، اينقدر فضاهاي توفنده و بحرانزايي در مقابل وجود داشت که کسي ديگر نميتوانست مجالي داشته باشد، کتابي بخواند، انديشه کند و توليد فکري کند.
لینک کوتاه : https://sedayekhavaran.ir/?p=2150
- منبع : صدای خاوران