مدتهاست که در شهر کاشمر قراردادهایی از سوی شورا و شهرداری با عدهای خاص بسته میشود و هر روز چشم شهروندان به جمال انواع و اقسام بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگ و کوچک روشن میگردد. در حقیقت مدتهاست که شهر ما تنپوشی از تبلیغات رنگارنگ بر روی غولهای آهنی به تن کرده و به نظر میرسد نصب پلاکاردها، تابلوها، داربستها و بنرهای مختلف بدون هیچگونه نظارتی، شهر را به یک تابلوی تبلیغاتی بزرگ تبدیل کرده که به قامت یک معضل جدی اما ناشناخته ابراز وجود نماید. بیراه نیست اگر بگوییم برای دیدن فضایی عاری از ردپای تبلیغات در شهر، باید به جستجو پرداخت.
هرچند از تولد بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی در خیابانهای کاشمر نزدیک به یک دهه میگذرد اما در همین مدت، خیلیها از رشد قارچگونه این غولهای آهنی پُر زرقوبرق در عجب هستند و از خود میپرسند اینهمه تابلو در اين شهر چه میکند؟! بهویژه آنکه در خصوص متراژ تابلو، نوع تبلیغ، منطقه واقع در شهر و محل نصب، کمتر کارِ کارشناسی صورت گرفته است.
فعلاً به اینکه شهرداری بابت هر تابلو چه مقدار اجاره دریافت میکند و پیمانکاران مربوط به این تابلوها چه مبالغ کلانی از آگهیدهندگان میگیرند، یا اینکه برای حتی دریافت همین اندک اجارهها، مزایدهای برگزار میشود یا نه؟ و یا اینکه عدالت به معنای واقعی در نحوه برگزاری اینگونه مزایدهها که اگر برگزار شود، انجام میشود؟! و یا اینکه کمیته انطباق با دقت و وسواس در نحوه واگذاری مزایدهها و مناقصههای اینچنینی ورود جدی دارد و یا از همه مهمتر آیا شورایشهر تمایل دارد در مورد نحوه اجرا و تحویل این تابلوها به بخش خصوصی و اتفاقات و روند انجام آن به مردم اطلاعرسانی کند؟!، “فعلا” کاری نداریم ـ که در جای خودش باید به آن پرداخته شود ـ اما به لحاظ زیباییشناختی و با توجه به اهمیت یافتن موضوع مبلمان شهری و چشماندازهای شهری، به سراغ یک کارشناس ارشد علوم ارتباطات رفتیم. او مدعی شد؛ متأسفانه مطالعات کارشناسی برای جانمایی بیلبوردها و فضاهای تبلیغاتی سطح شهر، میادین و… و نصب بیلبوردهایی با عرضِ مناسب صورت نگرفته است.
احمدرضا محبعلی افزود: باید مسئولان مدیریتشهری در نظر داشته باشند که اقدامات تبليغی آنها نباید مزاحم سایر تجهیزات و مبلمان شهری باشد، بهطوریکه تمام عناصر شهری باید با حضور پیکره تبلیغاتی، آزادی عمل صحیح و راحتی داشته باشند.
وی عنوان کرد: در اغلب تابلوهای نصب شده، مسائل فنی رعایت نمیشود، در واقع تعادلی در متراژ آنها با محتوا و تصاویر وجود ندارد و فضای محیطی جوابگو نمیباشد؛ حال آنکه باید با جانمایی صحیح میادین، بهگونهای برنامهریزی شود که متناسب با فضا، تابلوهایی با متراژهای چشمنواز و زیبا که هدف تبلیغاتی را دنبال میکند در نظر گرفته شود.
این کارشناس علوم ارتباطات در ادامه بیان کرد: اغلب بیلبوردها و تابلوهای تبليغاتی و صنفی نصب شده در شهر بهجای آنکه زیبایی بخش محیط باشد، پوشاننده آن است و موجب سد معبر و مزاحمت برای پیاده و سواره میشود بهویژه در میدان مرکزی شهر كاشمر با پیادهروهایی کمعرض و خیابانی که با حجم ترافیک بالایی برخوردار است، این بیلبوردها حتی آسیبهای بصری زیستمحیطی هم به همراه دارد زیرا مکان نصب و نوع آن به نمای ساختمانها و فضای سبز و محیطهای تاریخی و… آسیبزده است. بهعنوان مثال بیلبورد میدان آزادی نمای ساختمان اداره اوقاف را به هم زده است.
محبعلى اگرچه معتقد است؛ جادوی تصویر و تبلیغات محیطی، ویژگی خاص خود را دارد اما از دیدگاههای سودجویانه در مدیریت بازرگانی و تبلیغات انتقاد کرد و گفت: در حال حاضر بینظمی تبلیغی در سطح شهر به یک معضل تبدیل شده است.
گاهی در دورههای مختلف سیستم شهرداری کاشمر، نوعی نگاه کاریکاتوری از شهرهای بزرگ وجود دارد و دستاندرکاران امور شهر هر آنچه در شهرهایی نظیر اصفهان، مشهد و تهران در میادین بزرگ و تابلوهای چندمتری میبینند، میپندارند مناسب شهری مثل کاشمر هم هست و با الگوبرداری از آنها بدون توجه به اینکه از لحاظ زیباییشناسی و مبلمان شهری موردقبول هست یا نه، در شهر اجرا میکنند؛ غافل از آنکه با چنین اقداماتی، فضای شهر به فضایی بسته و محدود تبدیل میشود و بهجای آنکه شادیآفرین و آرامشبخش باشد، آسیبزا است و اغلب جنبه تجاری و اقتصادی دارد و اهداف بخش خاصی از جامعه را تأمین میکند، بیآنکه منفعت عمومی در پی داشته باشد.
با نگاه ساختاری به موضوع تبلیغات شهری متوجه میشویم که متأسفانه نگاه تقلیدی و عوامزده در انجام تبلیغات محیطی وجود دارد و شاهد عدم توجه به نظرات کارشناسانه هستیم.
هرچند همچنان شاهد نصب تابلوهای مختلفی در نقاط مختلف شهر هستیم، اما چنین تصمیمات آسیبزا در ساختارهای مدیریتی که رویکرد تخصصگرایانه ندارند شکل میگیرد و نتیجه کار به شکل آشفته و درهم، نظیر آنچه الان در مقوله تبلیغات شهری در خیابان و معابر و میادین شهر دیده میشود، اتفاق میافتد. بنابراین رویکرد لجامگسیخته، تبلیغات بیقواره و ستونهای نازیبا، میادین شهر را به مجموعهای آشفته بدون هیچ هارمونی و نظم تعديل نموده که به ایجاد تنش در سیستم روانی و ذهنی مردمی که در این خیابانها تردد میکنند، میانجامد.
بنابراین میطلبد کمیسیون فرهنگی شورایشهر، بهجای تقلید کور، بیثمر و بدون خلاقیت و کپی ناقص و رنگ و رو رفته از شهری دیگر، با توجه به مقتضيات محیطی و زیستی مردم، الگوی تبلیغاتی خوبی برای شهر طراحی کند، زیرا مشکل در فقدان نگاه خلاقانه و تخصصی و کپیبرداری در این مقوله است. از اینرو شاهد فضایی نامناسب و مبلمان شهری نابهنجار و نامتعادل هستیم که هیچ کمکی به آرامش مردم نمیکند.
شاید در پاسخ به این پرسش که چرا در بینظمی تبلیغاتی شهر، متولیان رغبتی به رفع نواقص ندارند، دلایل متعددی مطرح شود اما یادآوری درآمد هرچند اندک از محل نصب و اجاره بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، پررنگتر از سایر دلایل است.
طبیعی است که سودآوری این امر، جمعآوری برخی بیلبوردهای تبلیغاتی را با اما و اگرهایی همراه کند، اگرچه ضروری به نظر میرسد با فعالیت مطالعاتی یک تیم کارشناسی، تمام فضاهای قابل تبلیغات در شهر با استانداردها مطابقت داده شود و جانمایی صحیح بیلبوردها صورت بگیرد و اماکنی که تابلوهای تبلیغاتی با ابعاد مشخصی میتوانستند در آن نصب شود، معین گردد.
بدون شک استانداردسازی تبلیغات محیطی سطح شهر و جانمایی تمام بیلبوردها و فضاهای تبلیغاتی و حتی تابلوهای پزشکان و کسبه ضرورتی انکارناپذیر است تا به دلیل اجاره بیلبوردها و فضاهای تبلیغاتی سطح شهر و کسب درآمد از آن، شهرداری مجبور نشود پارچههایی ناقواره برای تبلیغات خود در میادین نصب کند و یا در اعیاد مذهبی و مناسبتهای تقویمی همچون کوزهگری که در کوزه شکسته آب میخورَد، فضایی جهت انجام برنامهها و تبلیغات فرهنگی در اختیار نداشته باشد. بهیقین چنین اقداماتی به عنوان مظاهر آلودگی بصری، آسیبهای بسیاری را برای شهر و شهروندان به همراه دارد و ضربات این نابسامانی هر روز بر پیکر شهر وارد میشود و تنها کسانی که از این فرآیند متضرر میشوند، شهروندانی هستند که ناخودآگاه و ناخواسته به این تبلیغات نگاه میکنند.
میطلبد پیش از هر اقدام تبلیغاتی دیگری، شورایشهر و شهرداری به تهیه طرح جامع تبلیغات شهر اقدام نمایند و با در نظر گرفتن یک ارتفاع مجاز از زمین و مرز معين افقی برای نصب هر تابلو و همچنین تعداد آن، برنامهریزی لازم را برای تبلیغات محیطی انجام دهند و علاوه براین، ابعاد مناسبی برای تابلوها در نظر بگیرند. اکنون در شهر ما هر واحد صنفی با هر نوع تابلو، پیکره و سازه را برای معرفی کالا با کاربری صنفی خود انجام میدهد و چهره مهندسی شهر و چیدمان آن را ناقص میکند و نظم موجود را بر هم میزند در صورتیکه رنگ و فونت خاص میتواند جلوه شهر را زیباتر کند. شاید این روزها توجه ویژه به پلشتی چیدمان و بینظمی نصب داربستها در شهر یکی از وظایف اصلی شورای شهر در امر توجه به مبلمان شهری باشد.