هنوز عروسکهای پارچهایاش روی لبه طاقچه مشاهده میشود، میگوید برخی مواقع یاد کودکیام میافتم، با آنها حرف میزنم و شریک بازی کودکانم میشوم.
زهرا حدود 13 ساله بود که در یکی از روستاهای دورافتاده کاشمر با اجبار پدر و مادرش پای سفر عقد پسری از روستای همجوار مینشیند که 10 سال از او بزرگتر بود، او الان 20 ساله شده و دو فرزند دختر و یک پسر دارد. زیاد تمایلی به صحبت با من ندارد، همانگونه که سرش پایین است، میگوید؛ کودکی نکردهام که بخواهم از شیرینیهای این دوران بگویم، هنوز میخواستم دست چپ و راستم را بشناسم دیدم لباس عروس برتنم کردهاند.
زهرا گفت: ما شش خواهر و بردار بودیم و وضع اقتصادیمان بسیار بد بود، 15 ساله بودم که اولین فرزند دخترم را به دنیا آوردم، مادرم دو ماهی میشد که فوت کرده بود و نمیدانستم چه بکنم، همانند عروسک با او رفتار میکردم، شوهرم کارگر است و صبح که میرود تا شب نمیآید.
هرچند او هنوز كودكی بیش نبود و در خیال كودكانه خود نقش مادر را برای عروسك پارچهایاش بازی میکرد اما به اشارتی بر سر سفره عقد نشست و نقش واقعی همسر و مادر بر او تحمیل شد.
کودک همسری حتی در مناطق شهری
یک روانشناس کودک در همین خصوص گفت: بر اساس اعلام یونسکو اگر قبل از 18 سالگی فردی ازدواج کند از لفظ «کودکهمسری» استفاده میشود.
دکتر احمد اکبری با بیان اینکه لفظ کودک همسری بیشتر در خصوص کودکان دختری به کار برده میشود که در این سن ازدواج میکنند، خاطر نشان کرد: علاوه بر کودک همسری، در جوامع سنتی با معضل ازدواج دختران کم سن و سال با مردان بزرگسال مواجه هستیم.
وی افزود: متأسفانه در جوامع سنتی اجبار در ازدواج به دلیل موضوعات اقتصادی و سنتهای قومی و قبیلهای را شاهدیم، شاید والدین به این ازدواج راضی باشند اما خود فرد موافق نیست و از سوی دیگر این پروسه غلط با موضوع بارداری در سنین پایین همراه شده و بار منفی آن کاملتر میشود.
این صاحبنظر آموزش فلسفه برای کودکان در حوزه تعلیم و تربیت، تصریح کرد: در این نوع زندگیها چون پایه ازدواج با سن بالای مردان و سن پایین دختران همراه است نهتنها تفاهم اتفاق نمیافتد بلکه در ادامه شاهد خشونت و بهرهکشی جنسی و… هستیم.
اکبری بیان کرد: متأسفانه موضوع و پدیده کودک همسری در همهجا شایعه شده و تنها مختص روستا نیست، حتی در برخی مناطق شهری که مشکلات اقتصادی و فرهنگهای قومی خاصی دارند، دختران در سنین پایین ازدواج میکنند.
حکایتی از شیوع پدیده کودک همسری
دکتر زهرا عاصمی بهعنوان یک جامعهشناس در این زمینه گفت: هرچند آمار دقیقی از کودک همسری در دست نیست، اما رشد مراجعین کودک همسر و خانوادههایشان به مطبم که غالباً برای مشاوره قبل از طلاق مراجعه میکنند حکایت از شیوع این پدیده دارد.
وی در خصوص وضعیت رشد آسیب کودک همسری در منطقه خاطر نشان کرد: از آنجا که کودک همسری یک کنش اجتماعی ناپسند و پیامدهای یک کنش نادرست است، پدیدههای اجتماعی نادرستی را رقم میزند.
این متخصص حوزه روانشناسی، سطوح بالای نارضایتی، احساس منفعل بودن، نیازهای برآورده نشده، عواطف ارضا نشده و نهایتاً آسیبهای روانی جدی را از معضلات کودک همسری دانست که تسلسلوار ادامه پیدا میکند.
وی تصریح کرد: با این وضعیت شاهد نسلی سرشار از مصائب روحی روانی خواهیم شد که از یک پدر و مادر شاداب و ارتباطات سالم نه بهره بردهاند و نه الگو گرفتهاند. در این خانوادهها انتظار از زندگی زناشویی، شیوه همسرگزینی و روابط زوجین تغییر میکند، روابط بین والد و کودک نیز عوض میشود و مفهوم مادری تغییر پیدا کرده و هر روز بر تعداد زنانی که یا حکم «به خاطر بچه باید بسوزی و بسازی» را تکرار میکنند و یا طلاق میگیرند، افزوده میشود.
عاصمی عامل اصلی پدیده کودک همسری را فقر دانست و گفت: در اجتماعات غیر برخوردار، خانواده میخواهد با ازدواج زودرس فرزندان، میزانی از این بار مثل کاستن از هزینههای خوراک، معاش، آموزش و مانند اینها بکاهد.
این کارشناس حوزه آسیبهای اجتماعی با بیان اینکه طی سالهای گذشته تورم افسارگسیخته و بیارزش شدن پول ملی باعث شده تا میزان وام ازدواج طی این چند سال با رشد چشمگیر همراه باشد، گفت: همین موضوع همراه با فقر فراگیر و گسترده خانوادههای روستایی موجب افزایش قابلتوجه کودک همسری در خانوادهها یا مناطق محروم شده است.
وی عنوان کرد: علاوه بر اندک پسرانی که آنان هم هنوز کودک محسوب میشوند، عموماً مردانی با سن بالا، دخترکانی از خانوادههای نابرخوردار را خواستگاری (خریداری) کرده و هم به مبلغ قابلتوجه وام ازدواج دست مییابند و هم همسری کم سن و سال و نوجوان به دست میآورند.
عاصمی تصریح کرد: از آنجا که این ازدواجها دوام و قوام چندانی ندارند و عموماً بعد از چند سال به جدایی و طلاق یا فرار زن از خانه میانجامند، این روند منجر به بازتولید مادران مجرد یا همان زنان سرپرست خانوار با انبوه مشکلات و معضلات خاص خود میشوند.
این روانشناس خشونت جنسی را یکی دیگر از پیامدهای این ازدواجها دانست و افزود: هرگونه رابطه جنسی در قالب ازدواج کودکان نیز تجاوز بهحساب میآید، چراکه کودکان آنقدر به بلوغ در ابعاد مختلف آن همچون جسمی، عاطفی، هیجانی و اجتماعی نرسیدهاند که خواهان این روابط باشند و بیشتر درک ماهیت نابرابرانه یا بهتر است بگویم ستمگرانه از این روابط دارند.
عاصی ادامه داد: به استناد مراجعینی که به مطب دارم بیش از 85 درصد این ازدواجها منجر به شکست جدی، طلاق، فرار از خانه، خودکشی، خیانت، یا آسیبهای روانی ماندگار میشود.
وی افزود: در میان نمونههای عینی، متأسفانه موردی 9.5 ساله (دانشآموز چهارم ابتدایی) با آقایی 39 ساله (بهعنوان ازدواج سوم) دیده شد.
قانون چه میگوید؟
شیما علینیا، وکیل دادگستری هم با بیان اینکه نظام حقوقی ایران از ابتدا تاکنون برای شرط حداقل سن ازدواج تحولات متعددی را تجربه کرده است، گفت: اگرچه دولت جمهوری اسلامی ایران در اسفند 1372 به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته، اما مشروط بر آنکه مفاد آن در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی بود یا قرار گرفت، از طرف این کشور لازمالرعایه نباشد.
وی خاطرنشان کرد: بر اساس ماده 1041 اصلاحی سال 1381 عقد نکاح دختر قبل رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی به اذن ولی بهشرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح منوط میشود.
این وکیل دادگستری افزود: با وجود سه شرط «اذن ولی طفل»، «رعایت مصلحت طفل» و «تشخیص دادگاه دختر و پسر» حتی قبل از سن 13 و 15 سالگی امکان ازدواج داشته و پس از این سن تا 18 سال نیز بدون توجه به این شرایط امکان ازدواج از منظر قانونی وجود دارد.
وی گفت: ماده 1401 در حالی به تصویب رسیده که بر اساس قانون مدنی کسی که نابالغ باشد و به سن بلوغ (دختر 9 سال تمام قمری) و پسر (15 سال تمام قمری) نرسیده باشد صغیر و محجور (فردی که اهلیت استیفا و اجرای امور مالی و غیرمالی را ندارد) محسوب میشود و با ورود به سن بلوغ فرد صرفاً اهلیت انجام امور غیرمالی مانند طلاق، شهادت دادن را دارا میشود و اهلیت امور غیرمالی عرفا و بر اساس رویه قانون سابق را تا سن 18 سال و رشد کسب نمینماید.
علینیا با طرح این سؤال که چگونه میتوان فردی را که قانوناً فاقد اهلیت استیفاء حقوق مالی و غیرمالی شناخته میشود را شایسته ازدواج دانست؟ اظهار کرد: تا زمانی که کودک همسری در قانون منع نشود، شاهد مشکلات و آسیبهای موجود خواهیم بود.
***
به عقیده نگارنده کودک همسری را باید در فقر اقتصادی و فرهنگی جستجو کرد زیرا کسی که به لحاظ فرهنگی غنی باشد هرچند هم اقتصاد نابسامانی داشته باشد بازهم با خود این کار را نمیکند.
زهراها در منطقه ما کم نیستند کودکانی که خیلی زود از دنیای کودکی فاصله میگیرند. آنها را دریابیم و برای ریشهکن کردن این آدابورسوم غلط به فکر چارهای اساسی باشیم. به امید روزی که فقط شاهد کودکی کردن کودکان کشورمان باشیم نه روایت یک زندگی پرمشقت و اندوهبار.