توسعه، در نگاه نخست، مفهومی همهجانبه و پایدار است؛ مفهومی که در جوامع در حالگذار، اغلب با حرکتی کُند، نامتوازن و دیربازده همراه میشود. با این حال، همین حرکت کند نیز نشانهها و شاخصهایی دارد که تابعی از پتانسیلهای مادی و معنوی هر منطقه است.
جمعیت، اقلیم، منابع آب، محیطزیست، کشاورزی و ذخایر معدنی، از عناصر مادی توسعهاند؛ و در مقابل، مدیران کارآمد، نخبگان علمی، دانشگاهیان و شخصیتهای اثرگذار اجتماعی و فرهنگی، سرمایههای معنوی هر جامعه را شکل میدهند.
کاشمر، بهعنوان یکی از شهرهای مهم جنوبغرب خراسانرضوی، از حیث بسیاری از شاخصهای عینی توسعه، شهری کمبرخوردار نیست. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان کاشمر حدود ۱۶۹هزار نفر و جمعیت شهر بیش از۱۰۲ هزار نفر بوده است. این در حالی است که شهرستانهایی با جمعیت کمتر و اقلیم خشکتر، توانستهاند جایگاه توسعهای بالاتری به دست آورند. برای نمونه، شهرستان گناباد با جمعیتی در حدود۱۱۰هزار نفر و میانگین بارش سالانه نزدیک به ۱۶۶میلیمتر، در قیاس با کاشمرِ برخوردار از بارش سالانه حدود ۲۳۷ میلیمتر، امروز از زیرساختهای فرهنگی و دانشگاهی گستردهتری بهرهمند است.
این مقایسه نه از سر حسادت، و یا رقابت منفی، بلکه برای طرح یک پرسش اساسی است: چرا شهری با جمعیت بیشتر، ظرفیتهای کشاورزی و معدنی غنیتر و موقعیت منطقهای ممتاز، نتوانسته از این توان بالقوه، توسعهای متناسب بسازد؟
*سیاستزدگی؛ آفت پنهان توسعه
به باور نگارنده و بسیاری از شهروندان، یکی از مهمترین عوامل این عقبماندگی، سیاستزدگی مزمن در مدیریت محلی است؛ نه سیاستورزی مسئولانه، بلکه غلبه رقابتهای جناحی بر منافع عمومی. در چنین فضایی، با هر تغییر نماینده، دولت، یا ترکیب شورای شهر، گویی همه چیز از نو آغاز میشود؛ پروژهها متوقف میمانند و بهجای تداوم مسیر توسعه، شاهد گسست مدیریتی و اتلاف منابع هستیم.
*مرکز آموزش عالی؛ حلقه مفقوده توسعه فرهنگی
در میان مؤلفههای مهم توسعه، نقش آموزش عالی و بهویژه دانشگاه دولتی جایگاهی کلیدی دارد. تجربه شهرهای مختلف کشور نشان داده است که استقرار و تقویت دانشگاه دولتی، موتور محرک توسعه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی است. کاشمر از سال۱۳۹۰ دارای مرکز آموزش عالی است؛ اما پس از گذشت بیش از یک دهه، این دانشگاه نتوانسته نقشی متناسب با ظرفیت منطقه ایفا کند.
منطقه ترشیز با جمعیتی نزدیک به نیم میلیون نفر(از نگاه آموزش و پرورش، قطب شهید مدرس، شامل شهرهای کاشمر، بردسکن، خلیلآباد، کوهسرخ، و فیضآباد مهولات) بهدرستی میتواند قطب آموزش عالی جنوبغرب خراسانرضوی باشد. وجود دانشگاهی دولتی، بزرگ و کارآمد در کاشمر (بهعنوان مادر شهر منطقه) نه یک امتیاز، بلکه ضرورتی انکارناپذیر است؛ دانشگاهی که بتواند نیروی متخصص مورد نیاز بخشهای کشاورزی، منابع طبیعی، معدن، بهداشت و خدمات را تربیت کند و از مهاجرت تحصیلی جوانان جلوگیری نماید.
*کشاورزی، معادن و ضرورت رشتههای بومی
ترشیز از دیرباز به «شربتخانه خراسان» شهرت داشته است. این نام، برآمده از واقعیتی عینی است. کشاورزی، منابع آبی، باغداری و استخراج روزافزون معادن، ایجاب میکند که رشتههای تخصصی مرتبط با کشاورزی نوین، محیط زیست، منابع طبیعی و صنایع معدنی در این منطقه توسعه یابد؛ امری که بدون پشتوانه دانشگاهی توانمند، محقق نخواهد شد. وجود دانشگاه دولتی و مراکز آموزش عالی در (شهر همسایه و نمونه) گناباد، موجب اشاعه و گسترش بسیاری از زیرساختهای دیگر شد؛ فرودگاه یکی از آنهاست. در مقابل ما تنها فرودگاه بخش خصوصی شهر را نتوانستیم حفظ کنیم!
*تراژدی زمین؛ وتوسعهای که متوقف ماند
با وجود آنچه گذشت، تلخترین واقعیت آن است که دانشگاه دولتی کاشمر، پس از حدود ۱۵سال فعالیت، حتی یک وجب زمین در تملک خود ندارد. بدیهی است که بدون تملک زمین، امکان ساخت، توسعه فضاهای آموزشی، خوابگاهی و پژوهشی وجود نخواهد داشت. مکان فعلی دانشگاه، متعلق به فرمانداری است و همین امر، توسعه “فیزیکی دانشگاه” را عملاً متوقف کرده است.
* نقش مدیریت شهری و نهاد امامت جمعه:
در کنار نمایندگان دولت و مجلس، نمیتوان از نقش اثرگذار امامجمعه محترم، شورایشهر و شهرداری در سیاستگذاری فرهنگی شهر غافل شد. امامجمعه محترم، بهعنوان یکی از مدعیان اصلی کار فرهنگی، و شخصیتی آشنا با فضای آکادمیک، و نیز شورایشهر و شهردار محترم بهعنوان امنای اموال عمومی، میتوانند نقشی تعیینکننده در گرهگشایی از این بنبست ایفا کنند.
با انتقال شهرداری به ساختمان جدید، مجموعه بزرگ ساختمان قدیم شهرداری ظرفیتی کمنظیر برای رفع یکی از مهمترین معضلات دانشگاه دولتی، یعنی کمبود فضا و خوابگاه را، فراهم کرده است. بیتردید نیت انجام کار فرهنگی در این مکان (که از سوی امامجمعه محترم مطرح شده) اقدامی شایسته است؛ اما در شهری که دهها مسجد و مرکز مذهبی فعال دارد و در مقابل، از کمبود شدید فضاهای دانشگاهی رنج میبرد، تقویت دانشگاه دولتی میتواند مؤثرترین و ماندگارترین مصداق کار فرهنگی باشد؛ و باقیات الصالحاتی برای همه آنان که در احیای این مهمترین نهاد فرهنگي شهر سهیم هستند. گو اینکه شهرداری، مردمنهادترین ارگان شهر است، و در حقیقت مسوولین هدیهای از طرف مردم برای بقا و احیای مقتدرانه دانشگاه دولتی تقدیم کردهاند.
واگذاری، اجاره یا بهرهبرداری مشارکتی از این فضا(شهرداری) برای مرکز آموزش عالی، اقدامی است که هم دغدغه خانوادههای دانشجویان را کاهش میدهد، هم امنیت و آرامش شهری را تقویت میکند و هم نام تصمیمگیران آن را بهعنوان کنشگرانی توسعهگرا در حافظه شهر ثبت خواهد کرد.
نکته حیاتی و قابل تأمل دیگر در همین راستا، وجود دانشگاه پیامنور با ۱۵ هکتار مساحت است، که از قضا آن هم دولتی است؛ چه خوب است، مسئولین محترم (فرماندار، نماینده، و رؤسای شهری و استانی دانشگاه) با گشودن گرههای بیشمار بروکراسی حاکم بر ادارههای مرتبط، و اقناع متولیان و مدیران و اساتید، اقدام به احداث مجتمع بزرگ دانشگاهی در آن مکان بکنند؛ در این صورت هر دو دانشگاه (پیامنور و دولتی) هم از فضاهای موجود استفاده بهینه و لازم را خواهند کرد و هم امکان احداث بنا، گسترش، و توسعه دانشگاه دولتی با استفاده از حدود۱۴۰ هزار متر مربع زمین بلا استفاده در آن مکان فراهم میآید.
البته، نگارنده با مبانی حقوقی و مشکلات فراروی طرح پیشنهادی، آشنا نیست؛ بر همین اساس در قامت یک شهروند و کنشگر مدنی، دست تمنا و تقاضا به سمت مسئولین محترم، نخبگان و فرهیختگان و کارشناسان دراز کرده، خواهان ارایهی راه حل، و گشودن گرههای موجود شدم.
شوربختانه گویا مرکز آموزش علمی ـ کاربردی “جهاد دانشگاهی” نیز در شرف تعطیلی است، که از آن ظرفیت ارزشمند و بیهمتا نیز نباید غافل بود، و امکانات بالقوه و منحصر به فرد آن مجموعه، که در حقیقت بخشی از سرمایههای مادی و معنوی این شهر است، میتواند مورد استفاده در مجتمع بزرگ دانشگاهی کاشمر (پیامنور، دانشگاهدولتی، دانشکده پرستاری و…) واقع شود تا پتانسیل کمنظیر منطقه ترشیز، به فعل درآمده و بسترساز تغییر و تحول، و توسعهی منطقه و استان گردد.
*واپسین کلام:
امروز مجموع دانشجویان مرکز آموزش دولتی و پیامنور کاشمر، حدود دو هزار نفر برآورد میشود؛ رقمی که هیچ تناسبی با ظرفیت انسانی و منطقهای ترشیز ندارد. این یادداشت، نه از سر دخالت یا تقابل، بلکه از موضع دغدغهمندی و کنشگری مدنی، نوشته شده است؛ دعوتی محترمانه اما صریح به همه مسئولان (از نماینده و فرماندار تا امامجمعه، شورایشهر و شهردار) برای آنکه مرکز آموزش عالی کاشمر را، پیش از آنکه دیر شود، دریابند.
بیاییم بیاندیشیم، آیا درجهان امروز، بدون آگاهی لازم و هدفمند دانشگاهی، دستیابی به توسعه پایدار و متوازن امکان دارد؟!







